بسم الله الرحمن الرحیم

  • محورهای صحبت حجه الاسلام و المسلمین وکیل‌پور
  • جلسه ۲۹۴ راه بیداری مورخ ۹ اسفند ماه ۱۴۰۲

چرا رأی نمی‌دهی؟

جابجایی قلوب از جایجایی کوه‌ها سخت‌تر است. در روایت داریم که گاهی وقت‌ها جابهجایی قلوب از جابه‌جا کردن کوه‌ها سخت‌تر است. اگر خدا را در هر کاری دخیل ندانیم یعنی باور نکنیم که خدا در کار ما منشأ اثر است؛ اثرگذاری به وجود نمی‌آید. در بعضی جلسات، به بعضی از دوستان می‌گویم که زمانی که داری با طرف مقابل بحث می‌کنی، هدفت چیست؟ می‌خوای به او بفهمانی سوادت بیشتر است؟! یا نه واقعاً از روی دوست داشتنی که نسبت به او داری می‌خواهی یک سری مباحث را به او بگویی؟ در این زمان کوتاهی که دارید(دو روز مانده تا انتخابات) باید روی کسانی وقت بگذارید که شما را دوست دارند. یعنی از محله گرفته تا فامیل، از مخاطبینی که شما مرحله محبوبیت را نزد آنها گذرانیده‌اید و در مرحله مقبولیت هستید، برای انتخابات دعوت کنید. گفت و گو کردن با کسی که شما را دوست داشته باشد، سخت نیست. ‌بسیاری هستند که شما را دوست دارند ولی رأی نمی‌دهند. کافی است فقط از او سوال بپرسی. آقای راجی می‌گفت: دوره قبل رفتم رأی دادم، در مسیر رفت دیدم یکی از دانشجوها دارد می‌رود. گفتم: چرا رأی نمی‌دهی؟ دوسه تا جمله گفت. منم به قدری باهاش رفیق بودم که در قالب شوخی به او گفتم: اگر تو رأی ندهی دیگه ما اصلا باهم بحثی نداریم. در سود و زیانش دیگر شریک نیستی. می‌گفت: برای چی؟ (مثال جضرت آقا را برایش زدم) گفتم: کسی که در بانک سرمایه‌گذاری می‌کند، باید و می‌تواند در مورد سود و زیانش حرف بزند اما کسی که سرمایه گذاری نمی‌کند اصلا نباید حرف بزند. آقای راجی می‌گفت شاید دو سه دقیقه ای بیشتر طول نکشید که به راحتی قبول کرد و رفت و برگشت، انگشتش را به من نشان داد و گفت: ببین رفتم رأی دادم.

 

مردم دوست داشتنی!

وقت گذاشتن برای جنسِ مردمی که ‌بسیار مخالف هستند، مفید نیست. مردمی که نمی‌گوییم معاند هستند اما معترض شدید هستند. این وسط کسانی هستند که منتظرند تنور انتخابات داغ شود تا بیایند رأی بدهند. هنوز تنور انتخابات داغ نیست یعنی شما حال و هوای انتخابات حس نمی‌کنید، بیلبورد‌های شهر هم این کار را نمی‌کند. اگر مردم پای کار بیایند تنور انتخابات داغ می‌شود مثل محرم که مردم پای کار می‌آیند، موکب‌ میزنند و می‌فهمید ‌محرم است. سناریوی امسال دشمن فقط سکوت بود؛ به مردم القا کرد نه در رد و نه در تأیید انتخابات هیچ چیزی نگویید. چون می‌دانست گروهی از مردم منتظرند دشمن روی یک چیزی مانور بدهد تا بگویند اصلا به خاطر مخالفت با تو هم که شده بر خلاف خواسته تو(دشمن) عمل می‌کنم؛ چون مردم از دشمن ناراحتند و دشمن شناسی‌شان ‌بسیار خوب شده است. لذا باز تأکید می‌کنم تلفن را باید بردارید شروع کنید به تماس گرفتن. تا فردا مثلا ۱۰۰ تماس بگیرید. نفر به نفر افراد مهم هستند. به کسانی زنگ بزنید که با آن‌ها فاصله ندارید! تمام مبانی دشمن فاصله است. یعنی تمام کاری که دشمن می‌کرد این بود که فاصله بیندازد؛ مثلا در کرونا این کار را کرد ‌و از فاصله افتادن بین مردم بسیار خوشحال بود. ما یک طرح درسی داریم به اسم «مردم دوست داشتنی!» در این درس، پیرامون این مبحث صحبت می‌کردیم که دشمن تلاشش را کرد تا فاصله بیندازد؛ به صورتی که الان(ایام انتخابات) وقتی به مدرسه می‌رویم می‌گوید تا الان کجا بودی؟ ولی اگر من همان مدرسه را در طول سال رفته باشم، اصلا این حرف را به من نمی‌زنند. ما باید روی مخاطبی وقت بگذاریم که با آن‌ها زندگی کرده باشیم. اگر یک روحانی خوب در یک محله باشد یا خانمی ‌که مثلا روضه خانگی دارد، محله را آرام کرده باشد، آنجا می‌شود کار تبلیغی کرد وگرنه الان بخواهید روی یک فرد کار کنید ‌بسیار سخت است و اصلا با شما ارتباط برقرار نمی‌کند. بسیاری از افرادی که فکر می‌کنید رأی می‌دهند، رأی نمی‌دهند. در جمع‌هایی حضور داشتم که خودشون فعالان فرهنگی بودند اما رأی نمی‌دادند! حساب کنید چقدر سخت است کسی که خودش فعال اجتماعی بوده اما رأی نمی‌دهد؛ یعنی فتنه ‌بسیار بیشتر از آن چیزی که فکر می‌کنیم وجود دارد.

 

اولین انتخابات بعد از فتنه ۱۴۰۱

حضرت آقا از اردیبهشت‌ماه به قضیه انتخابات اشاره کردند و ‌موضوع انتخابات را به مسائل امنیتی پیوند دادند. این انتخابات، انتخاباتی است که دوز امنیتی آن ‌بسیار بالا می‌رود؛ چون اولین انتخابات بعد از فتنه سال گذشته است. وقتی یک انتخابات بعد از فتنه واقع می‌شود، فتنه گران هیچ راهی بلد نیستند که خود را نشان دهند؛ اما ما با انتخابات بهترین آمار را به دشمن می‌دهیم که مردم حالشان خوب است یا حالشان بد هست. مشارکت در تهران پایین است ‌بسیار هم پایین است؛ ولی این روزهای آخر یعنی امروز فردا سرنوشت ساز است. ببینید حتی برف آمدن در میزان مشارکت مردم اثر دارد؛ باورتان می‌شود؟! چه برسد به نکات دیگری که وجود دارد. ناگهان اخلاص یک آدم، یک کلیپ، یک جمله و… به ذهن شما می رسد. مثلاً یک خانمی‌ فکر کرده و گفته بود:« این جمله را دقت کردید؟!» و نوشته بود «می‌دهم رأی» که برعکسش می‌شود «یار مهدیم» به طراح‌ها گفته بود بروید روی «یار مهدیم» کار کنید. ایده‌هایی لحظه‌های آخر به ذهن می‌خورد، یا جمله‌هایی به ذهن مخاطبین ما می‌آید که به خاطر آن اخلاص و آن دل نگرانی است.

 

به سراغ مردم بروید.

مثل زمانی که می‌خواستید ازدواج کنید هرچند هم تحقیق کردید؛ اما درنهایت توسل به خداوند مسئله را حل کرد. توسل کسی اثر دارد که در این ایام(انتخابات) دوندگی انجام داده باشد. تاریخ خواهد نوشت که چه کسانی در این ایام چقدر دویدند؛ یعنی ثانیه ثانیه‌اش در ابررایانه خدا گم نمی‌شود.

در رابطه با مخاطب چند نکته اساسی وجود دارد؛ البته مخاطبی که شما را دوست دارد(این مطلب مهمی است). به اقوام‌ یا دوستتان زنگ می‌زنید. الان باید کار تماس تلفنی را جدی بگیرید؛ مثلا نفری سی تا تماس تلفنی بگیرید. من روی هیچ کاندیدی کار نمی‌کنم؛ بلکه روی اصل مشارکت کار می‌کنم. قطعا دوستان از من می‌پرسند که به چه کسی رأی بدهند می‌گویم: اول بروید افراد را برای شرکت در انتخابات جذب کنید، لیست را دقیقه ۹۰ به شما می‌دهم. در حال حاضر دعوای ما بین لیست‌ها نیست. نذر کنید، بگویید دو نفر هم شده من اضافه می‌کنم و تا لحظه آخر تلاش می‌کنم، شما تبلیغ فرد نمی‌کنید. وقتی پای صندوق هم می‌خواهید بروید زنگ بزنید و دیگران را با خود ببرید یعنی باید باطری گوشی‌تان سه بار تمام شود. من پاوربانک هم به گوشی‌ام متصل می‌کنم که فقط زنگ بزنم؛ توسل کنید که اثر دارد.

وقتی با افراد تماس می‌گیرید؛ اول از همه، مخاطب را دوست داشته باشید. من می‌گویم ‌افرادی که شما را دوست دارند ولی ‌بسیاری از کسانی که شما را چپ چپ نگاه می‌کنند نیز شما را دوست دارند. این‌ها منتظر بودند شما به آن‌ها یک سلام بکنید؛ بعضی از این دخترهای محله‌ای که شما هر بار رد شدید و به آن‌ها سلام کردید؛ بی تفاوت از بغلشان رد نشوید.

 در این مدت فکر می‌کردیم واکنش‌های مردم برای گفت و گو ‌بسیار منفی باشد ولی مردم فوق‌العاده علاقه دارند صحبت کنند به شرطی که شما را دوست داشته باشند؛ یعنی مواجهه آن‌ها مواجهه منفی نباشد. در این صورت می‌بینید مردم با علاقه پیگیری می‌کنند! آن وقت این مردم مثلا از خون حاج قاسم بگذرند؟! این که ما با مردم حرف نمی‌زنیم مشخص است که رهایشان کرده‌ایم! دقیقه ۹۹ برای رأی دادن به سراغ آن‌ها رفته‌ایم! اگر مردم حالشان کمی خوب نیست بهخاطر این است که ما خوب تبیین نکرده‌ایم.

مثالی می گویم تا ذهنتان آماده شود. در غرب، بچه را در خیابان می‌دزدند و مردم کاملاً بی‌تفاوت هستند. جمهوری اسلامی ‌در این فضا نیست. حالا در ایران یک تصادف که رخ می‌دهد، ۹ نفر رد می‌شوند و می‌بینند که طرف آسیب دیده است و کمک می‌کنند.

مردم چرا حضرت آقا را دوست دارند؟ می‌گوییم چون حضرت آقا خودش مردم را دوست دارد! آقا در چالوس هستند و مردم در زیر باران هستند، می‌گوید تا کی زیر باران بایستید؟! می‌گویند باران رحمت آمد، رهبر ما خوش آمد! هیچ جای دنیا ما چنین رهبری نداریم! آقا اینجا گریه می‌کنند. (آقا می‌گویند شما زیر باران نشسته اید و این برای من ناگوار است!) ‌دشمن به شدت به این نکته توجه دارد. کلیپی در فضای مجازی است که در خیابان نظر مردم را در مورد آقا می‌پرسند! نظر قشرهای مختلف ‌بسیار عجیب است.

 

چرا هدیه نمی‌دهید؟!

شما چرا هدیه نمی‌دهید؟ در خیابان خانم کشف حجابی می‌آید با ما حرف می‌زند، چند دقیقه که حرف می‌زنیم، خودش رعایت می‌کند! بعد آخر دست که می‌رود، من داخل ماشینم پر از وسایل (هدایا) است، لحظه آخر که می‌خواهد برود از داخل ماشینم یک هدیه به او می‌دهم. شیشه‌هایی است که درونش گل ریختیم و عکس شناسنامه حاج قاسم هم به آن آویزان است. این را هدیه می‌دهیم.

در تجریش این هدایا را می‌دادیم، خانمی ‌رد شد و گفت: شما به چه جرئتی به اینجا آمده‌اید و می‌خواهید چه کار کنید؟! خانم ‌بسیار پیری بود، آرایش غلیظی هم داشت. گفتم: می‌خواهم قصه سید رضی را برایت بگویم. آمده‌ام‌ به‌ تو بگویم صدقه سری که تو اینجا راحت رد می‌شوی و نفس می‌کشی فردی‌ اینجا دفن شده که اسمش محسن فخری‌زاده است، اسمش سید رضی است. بعد از تمام‌ شدن صحبت، به آن‌ها همین شیشه‌ها را هدیه می‌دادیم. می‌خواهم بگویم مخاطب باید از گفتار و رفتارتان بفهمد شما دوستش دارید، نه اینکه الآن بروید به مخاطبی زنگ بزنید که مریض است و در این یک سال به او زنگ نزده‌اید و الآن بگویید بیا رأی بده. خب این خطای استراتژیک است. ولی وقتی جوانان فامیل شما را دوستتان دارند، کم لطفی است به آن‌ها زنگ نزنید و با آن‌ها صحبت نکنید.

 

خوب گوش دهید!

در گام اول ارتباط با مخاطب شما صحبت نکنید. به مخاطب گوش دهید. مخاطب باید خالی بشود تا مجددا پر بشود. تو باید برایش گوش بشوی تا او هم برایت گوش بشود. این مطلب یکی از فنون اصلی ارتباط‌گیری است. اجازه بده یک ربع، بیست دقیقه حرف بزند. اصلا خودشان متناقض صحبت می‌کنند. خودشان جواب حرف خودشان را می‌دهند. اگر نگذارید تخلیه بشود، اصلاً به سخن شما گوش نمی‌دهد. یک جایی همه چیز را با هم قاطی می‌کند. چون اصلاً فرصت مواجهه به او نداده‌ایم. حضرت آقا می‌فرماید:«من شنونده قهاری هستم.» اگر خوب گوش بدهی، به تو هم خوب گوش می‌دهند. یکی از دلایلی که در گفت و گوها به نتیجه نمی‌رسیم، این است که مدام می‌خواهیم حرفمان را به کرسی بنشانیم. بگذارید یک ربع، بیست دقیقه حرف بزند در آخر خودش می‌گوید عذر خواهی می‌کنم ‌این‌ها را گفتم، عصبانی بودم. ولی اگر وسط حرفش بپری و بگویی تو عصبانی هستی، می‌گوید، خودت عصبانی هستی! ما گوش خوبی نیستیم که مخاطب گوش باشد.

۴۰ سال انقلاب را که در ۴۰ دقیقه نمی‌شود گفت. خواهران بزرگوار! شما قرار نیست در مدارس ۴۰ سال انقلاب را در ۴۰ دقیقه بگویید. ولی قرار است به آنجا رفته و یک سری مسائل ریشه‌ای را حل کنید. یک مثال نقضی بزنید. مثلا ترک موتور جوانی بودم و داشتیم می‌رفتیم. گفت: یه پراید هم نمی‌توانند بسازند! مدام میگفت و میگفت. به او گفتم: ذهنی که موشک می‌سازد، ماشین نمی‌سازد؟! می‌دانی موشک چند قطعه دارد؟ ۲۵ هزار قطعه داره اما پراید ۵ هزار قطعه دارد. سعی کنید شبهه‌اش را متزلزل کنید. حتما قرار نیست این افراد به آنچه ما یقین داریم برسند. یقینش را تبدیل به ظن کنید. ظنشان را تبدیل به شک کنید. بعد شکشان را تبدیل کنید تا رد شود.

 

«چون گله دارم، رأی می‌دهم.»

یکی از ایرادات ما این است که می‌خواهیم مخاطبمان را تابع انقلاب کنیم. لازم نیست همه سؤالات و شبهات را جواب بدهیم. ما که نمی‌خواهیم بگویم مملکت ایراد ندارد! فکر می‌کنید حاج قاسم گله نداشت؟! یکی از جمله‌هایی که گفتم و زود گرفت، جمله‌ای بود که پشت نیسان نوشته بودند. «چون گله دارم، رأی می‌دهم.» از آن جمله‌های برکتی بود که نمی‌دانم چه کسی تولید کرده بود؛ ولی چون حضرت آقا نسبت به گله‌مندی صحبت کرد، جمله دقیقی بود. حاج قاسم، در گله‌مندی نسبت به دولت سرآمد بود ولی می‌گفت جمهوری اسلامی‌ حرم است. لامپ حرم بسوزد لامپش را عوض می‌کنید، درِ آن بشکند در را عوض می‌کنید، خادمش خوب نباشد، حرم را که خراب نمی‌کنید!

موقع گفت و گو با مردم از آن‌ها می‌پرسم که شغلتان چیست؟ می‌گوید: فلان می‌گویم اگر کارگرت خوب کار نکند، کار را تعطیل میکنی؟ می‌گوید: نه. این ‌کارم است و از آن درآمد دارم. جمله «جمهوری اسلامی‌حرم است.» ‌بسیار دقیق است. حاج قاسم کجا را دیده و این حرف را زده است. مردم نسبت به حاج قاسم تعصب دارند. از شهید سلیمانی مایه می‌گذاریم چون خود ایشان هم مایه می‌گذاشت. ایشان هم می‌رفتند رأی می‌دادند و می‌گفتند: رفقای شهیدم هم رأی می‌دادند. شما نمی‌توانید یک شناسنامه شهید مدافع حرم بیاورید که صفحه آخرش مهر نخورده باشد. 

 

نگاه سنگری – نگاه دکلی

حضرت آقا در بیاناتی می فرمایند(پخش کلیپ سخنان رهبری): مردم، مردم وفاداری هستند. حاضر به یراقند. شما می‌گویید ما در این چهل و چند سال…. چقدر توطئه شد علیه ما. چقدر از اطراف به ما تهاجم‌های گوناگون تبلیغاتی و عملی و نظامی‌ و اقتصادی و امثال این‌ها شده؟ کی(چه کسی) از نظام اسلامی دفاع کرده ؟ همین مردم. اگر لازم بود بیاییند داخل خیابان، آمدند وسط خیابان. آنجا که لازم بود صبر کنند، صبر کردند. آنجا که لازم بود حمایت کنند، حمایت کردند. آنجایی که لازم بود شعار بدهند، شعار دادند. آنجایی که لازم بود به میدان جنگ بروند، رفتند به میدان جنگ. امام فرمودند: مردم ما از مردم صدر اسلام ایمان شان بهتر است.»

نگاه ما سنگری است. اما نگاه آقا دکلی است. کسی که در سنگر است خودش و اطرافش را می­بیند ولی کسی که بالای دکل است تمام خط دشمن را می­بینید. دیده­بان تمام خط دشمن را می­بیند. حضرت آقا می‌فرمایند: «مشارکت به مسئله امنیت ربط دارد. فردای انتخابات ‌این‌ها رحم نخواهند کرد.» بچه­های خارج از کشور می­گفتند که شب‌های انتخابات ما دعا می­کنیم ان‌شاءالله مشارکت بالابرود. اگر مشارکت پایین بیاید این‌ها به ما تجاوز می­کنند. اصلا رحمی به ما ندارند. ‌این‌ها بدانند جمهوری اسلامی‌ضعیف شده و عمود این خیمه دارد می­لرزد، اول طناب‌های دور را پاره می­کنند. خوب این ‌بسیار مهم است.

 

اصل و حاشیه مشترک با مخاطب پیدا کنیم.

مردم را بد نبینید؛ حتی همان خانمی که کشف حجاب کرده است. ما عادت کردیم افراد را با عقبه‌اش نبینیم. امام صادق علیه السلام می‌فرمایند: یک آدم را با عقبه‌اش بینید. مادر و پدرش کیست؟ اگر ما هم پدر و مادرمان خوب نبودند اینجا نبودیم.

شخصی می‌گفت: من سال‌ها در سازمان زند‌ان‌ها کار کردم. بعضی از بزهکاران وقتی هدایت می‌شوند، ‌بسیار خوب می­شوند. کلی از این زندانی‌ها اعلام کرده‌اند که رأی می­دهند. زمانی که برایشان وقت بگذارند و زندان‌بان خوبی داشته باشند، حتما هدایت می‌شوند. 

برای شروع گفت و گو از حرف‌های جدی باید شروع کنیم. یک سری از مباحث برای ما اصل است و برای مخاطب حاشیه است. مثل همین انتخابات، راهیان نور، روضه هفتگی، نماز جمعه و … برای ما ‌اصل است ولی قبول کنید برای مردم حاشیه است. یک سری مباحث هم برای ما حاشیه و برای مردم اصل است. مثل خرید عید، جشن تولد، ولانتاین، درس بچه ها و شادی ‌بسیار مهم است. ما امسال نیمه شعبان خوبی نداشتیم. البته در این برنامه سرما هم اثر داشت. چرا راهپیمایی ده کیلومتری جواب می‌دهد؟ چون مردم با قیمه  داخل خیمه می­روند. وقتی جایی برنامه­ خوبی باشد، خورد و خوراک خوبی باشد مردم می‌آیند. هیئتی که شام می‌دهد با هیئتی که شام نمی‌دهد زمین تا آسمان متفاوت است. آقا رسول الله(ص) چندین بار آبگوشت دادند تا ولایت امیرالمؤمنین(ع) را اثبات کنند. ما جایی موفق می­شویم که چیزی برای ما و برای مخاطب اصل باشد. چی برای ما و مخاطب اصل هست؟ سلامتی. یادتون می‌آید در کرونا مردم با هم متصل شدند. در مسئله درس‌ و مشق و شادی بچه ها. در گفت و گوی آقا با مردم چند بار می‌گویند اعتقادی بیایید رأی بدهید؟ دوستان ما می­گفتند که خیلی رو این مسئله مانور ندهید که به خاطر امام زمان(عج) بیایید و رأی بدهید. طرف برداشت می کند که یک عده دارند گدایی رأی می­کنند. بلکه بگوییم تو اگر ایران را دوست داری بیا رأی بده. نمی‌توانی در جایی زندگی کنی که دوستش نداری. عِرق ایران دوستی مردم ما ‌بسیار بالاست.

ما با مردم نقطه مشترک زیادی داریم. امنیت، شهدا و حاج قاسم نقطه مشترک ما هستند

 

دوگانه اقتصاد و امنیت

یکی از سؤالات کلیدی این است که از شما می‌خواهند این که مسئله اقتصاد را حل کنید، امنیت خیلی مهم نیست. می‌گوییم، ما کشوری در دنیا نداریم که مسئله امنیتش حل نشده باشد اما اقتصادش حل شده باشد. آقا یک مثالی دارد، ‌بسیار قوی و قشنگ است، می‌فرمایند: کسی که بیماری ضمنی دارد، چون درون بدن آمادگی نیست، ویروس به سراغش بیاید، سریع از دنیا می‌رود؛ ولی کسی که سیستم بدنش سالم است، ‌مریض می‌شود اما خوب می‌شود. اتفاقاً می‌گویند، تو مریض می‌شوی، تب می‌کنی، برایت خوب است، می‌فهمی ‌سیستم بدنت سالم است. حضرت آقا می‌فرمایند: «مملکت هم همین است، اگر سیستم داخلی‌اش سالم نباشد، هر هجمه‌ای، تهدید می‌شود، ولی اگر سیستم درونی‌اش سالم باشد، هر حمله‌ای، فرصت می‌شود.» دشمن دارد دو تا چیز را با هم قاطی می‌کند. مگر جامعه بدون حاکم می‌شود؟ جامعه حاکم می‌خواهد، حتی اگر صدام حسین باشد. امیرالمؤمنین می‌فرماید: «جامعه حاکم می‌خواهد، حتی فاسق و فاجر باشد.» در عالم، گروهی به نام آنارشیست‌ها هستند، سلیقه‌ای هستند، ‌آن‌ها همیشه با هم دعوا دارند. یکی باید بیاید تا حرف آخر را بزند. دشمن می‌خواهد جمهوری اسلامی‌ نباشد.

 

مشکل از انقلاب نیست، مشکل از انتخاب است.

 به اخلاص یک سری افراد و صدقه سر ‌آن‌هاست که آسیب به کشور نمی‌رسد. یک عده شب تا صبح برای تولید یک ‌فیلم بیدار هستند. خدا به اخلاص آن‌ها نگاه می‌کند. هنوز باور نکرده‌ایم، که اگر می‌خواهیم به یک نفر پیام بفرستیم، نمی‌خواهیم او را ضربه فنی کنیم و حرف خود را ثابت کنیم. برخی سخنان مخاطبمان درست است، حرف منطقی دارد می‌زند. یک سری حرف‌ها هم زمان می‌برد، بفهمد درست است. این اصل را جا بیندازید که «مشکل از انقلاب نیست، مشکل از انتخاب است.» مسئله، مسئله انقلاب نیست، مسئله، مسئله انتخاب است، و انتخاب هم باید شکل بگیرد. یکی از کارهایی که وقتی امام زمان(عج) تشریف می‌آورند، انجام می‌دهند این است که عقول مردم را رشد می‌دهند.

 

جهاد تبیین عملی

جهادِ تبیین عملی را جدی بگیریم. بسیار اتفاق افتاده که یک نفر ماشینش پنچر شده است. می‌ایستم و به او کمک می‌کنم. اگر خانم محجبه‌ای یا آخوند عمامه به سر هستی، همین که به مردم کمک می‌کنید، ناگهان دید طرف مقابل مثبت می‌شود. لازم نیست شما کاری انجام دهید؛ همان کاری که عبدالله والی کرد، کاری که الان بعضی طلبه‌ها دارند انجام می‌دهند. مثلاً، یک امام جماعت خوب در منطقه باشد، مردم رأی می‌دهند. این اثر کسی که در زندگی مردم وارد شده است و نمونه جهاد تبیین عملی است. همه جهاد تبیین بیانی نیست.  مثلاً، در این سرما خانمی یک زنبیل سنگینی را دارد می‌برد، روسری‌اش هم افتاده است، برمی‌دارید، برایش می‌برید. اعتقادات عوض می‌شود. کاری که عبدالله والی در بشاگرد کرد. الان بدون اینکه آنجا حضور داشته باشد، هنوز رأی بالای آن روستای خمینی شهر، انقلابی است، صد و بیست تا طلبه دارد. چرا؟ برای اینکه ایشان با عملش کار کرده است.

 

یک نفر را به این سمت اضافه کنیم.

دیر نباید ورود کنیم. از الان برای ریاست جمهوری باید کار کنیم. این را هم بگویم، هر فرکانسی الان مردم برای مجلس به دشمن بدهند، به احتمال زیاد، همین فرکانس را برای ریاست جمهوری هم احتمالاً می‌دهند. باید یک نفر به این سمت اضافه کنیم! میلیاردها از همین یکی یکی ها به وجود می‌آید. گاهی اوقات با یک رأی رییس جمهور عوض می‌شود. یک نکته را بدانید بخشی از ‌مردم منتظرند ببینند تنور انتخابات داغ می‌شود یا نه. جو محیط روی مردم اثر دارد. حس فردی را داشته باشید که یک نفر را گم کرده است. کسی که عزیزی را گم کرده، به هر کسی می‌رسد از گمشده اش سراغ می گیرد. این گونه با مردم مواجه شوید، تا داخل ماشین می‌نشینید بپرسید چه خبر؟ رأی می‌دهی؟ ذهن مخاطبتان را مشغول کنید. دشمن می‌خواهد کسی نداند که انتخابات است. می‌دانید چند نفر اصلاً خبر ندارند که ۱۱ اسفند انتخابات است. با اینکه الان دو روز به انتخابات باقی مانده است. مردم خبر ندارند. چون به بیلبوردها توجه نمی‌کنند. ما هم در ایران، انتظار داریم حاکمیت همه کار انجام دهد. به استان های مختلف که می‌رفتم به مردم گفتم مثل کپی‌های سیاه و سفیدِ زمان انقلاب عمل کنیم، باید تبلیغات مردمی ‌راه بیاندازیم. همان نکاتی که در ذهنتان است روی برگه چاپ کنید و جلوی شیشه ماشین‌ها بزنید. طرف مقابل این کار را می‌کنند. جنس حرف‌های روی کاغذ باید مردمی ‌باشد.

 

اثر اردوهای پیشرفت

 گروهی از خانم‌ها را یک اردوی پیشرفت می‌بردیم. اصلا در مورد اینکه رأی بدهیم یا ندهیم، صحبت نکردیم. کلاً خانم‌ها را می‌بردیم و می‌گفتیم بیا از نزدیک ببین،  موشک را ببین که چگونه است. امنیت لب مرز را بیا ببین. صحبت های دختر خانمی که به همین اردوهای پیشرفت بدون حجاب مناسب(با تیشرت و کلاه) آمده بود، را ببینید.

(صحبت های درون کلیپ)من چیزهایی را تجربه کردم که فکر نمی‌کنم با تعریف کردن کسی درک کند. من وقتی اینجا آمدم با کلاه و با تیشرت آمده بودم، یعنی دیدگاهم نسبت به بچه‌های مذهبی تعریف کرده بودند و برای ما چیزهایی گفته بودند از خانم‌هایی که اینجا کار می‌کردند.اما دیدم بدون این که دعوا بشود واقعا ما با هم یکی هستیم و واقعا در جبهه مقابل هم نیستیم. جوری رفتار کردند که فکر کردم این ( حجاب ) واقعا بهتر است و بدون این که کسی به من چیزی بگوید اینطور شدم‌. …

این کلیپ اندازه چند سخنرانی اثر روانی داشت، ‌بسیار هم دیده شد. چون جهاد تبیین عملی بود. ما باید بعضی افراد را ببریم که مید‌ان‌های عملی را ببینند. دنیای تکنولوژیکی اطرافمان را ببینند.

 

مخاطب را درست بشناسیم.

مخاطبین ما در فضاهایی مثل ایتا نیستند. ‌بسیاری از این بچه‌هایی که اطراف شما هستند اصلا رسانه‌های ایران را نگاه نمی‌کنند. به او می‌گوییم این فیلم را دیده‌ای؟ می‌گوید: خیر! من اصلاً ندیده‌ام. شما که رسانه ایران را نگاه می‌کنید، قول می‌دهم ‌بسیاری از این فیلم‌ها را ندیده‌اید. انقلابی هم هستید، بعد توقع دارید آن‌ها دیده باشند؟ خانواده آن‌ها راجع به این مسائل اصلا حرف نمی‌زنند. مخاطب را باید شناخت. همین مخاطب اربعین را می‌آید، همین مخاطب محرم را می‌آید. همین مخاطب حاج قاسم را دوست دارد. این‌ها هم روی مثبتش است. بنابراین شما اگر مخاطب را درست نشناسید اصلاً فکر می‌کنید که این آدم ضدّ توست و می‌خواهد تو را زمین بزند. تبلیغ فامیلی را جدی بگیرید. جریان تقویت فامیلی جزء کارهای اصولی و فنی است. الان داریم در خیابان فعالیت می کنیم اما آورده‌اش خیلی کم است؛ ولی فامیل خودت که تو را دوست دارند و کسانی را که با آن‌ها مرتبط بودی، الان هم هستی، مشارکت را بیشتر می‌کند. مراقب باشید که رابطهها و ضابطه‌ها با هم خراب نشوند، ما ‌اصول و فنون زیادی در ارتباط‌گیری داریم، مثلا فضاسازی محیطی ‌بسیار خوب است. آقا می‌گفتند که اگر هر کس یک پرچم بالای سر در منزلش بزند، دهه فجر چقدر زیبا می‌شد. ما می‌گوییم همین تراکتها و مطالب خوب را کپی کنید و به مردم برسانید. وقتی کپی باشد مردم می‌فهمند که جنس این کار مردمی‌ است. جنس اوایل انقلاب و تبلیغات‌هایی به آن شکل ‌بسیار جواب می‌دهد. آخر از همه هم این که روی افرادی که می‌دانید وقتی به میدان بیایند چند نفر دیگر را هم با خود می‌آورند، بیشتر کار کنید. مثلا این فرد را اگر بیاورید، خانواده‌اش هم می‌آیند. ممکن است کسانی را ببینید که تعجب ‌کنید. افرادی که به نماز جمعه می‌رود، به مسجد می‌رود اما سکولار بار آمده است. اصلا ذهنش به هم ریخته است.

 

ورود ایرانی و سگ ممنوع!!

اگر دشمن پایش باز شود، کشور را ویران می‌کند. من همیشه یک چیزی می‌گویم، انگلیسی‌ها سر در باشگاه نوشتند ورود ایرانی و سگ ممنوع! ننوشتند ایرانی ریش‌دار، ایرانی چادری و غیر چادری بلکه نوشتند ورود ایرانی و سگ ممنوع! یعنی شما برای او هیچ فرقی نمی‌کنید. آن فرد داعشی که به شاهچراغ حمله کرد، خانم‌های با چادر رنگی، چادر سیاه و سفید را زد. بچه را زد. همه را زد. یا در کرمان همه اقشار مردم شهید شدند؛ یعنی کسی که انتحاری می‌زند نمی‌گوید تویی که چادری هستی نیا! تویی که ریش داری نیا! این طوری نیست. دشمن وقتی به غزه موشک می‌زند همه را می زند. وقتی پای دشمن به جایی باز شد، فرق نمی‌گذارد. اصلا حجاب برایش مهم نیست. دشمن در جاهایی حجاب را ترویج می‌کند. در کتاب ناگفته‌های صورتی، آقای راجی آمده است: دشمن در فلیپین حجاب اجباری راه می‌انداخت. این نشان می‌داد که ‌این‌ها برای دشمن بهانه است. می‌خواهد یک جایی را بچاپد. اصلا برایش حجاب یا غیر حجاب مهم نیست. یک جاهایی حجاب را تقویت می‌کند که برود و آنجا را بچاپد. ‌این‌ها نکته‌های مهمی‌است. فضای مجازی را ‌بسیار دریابید.

 

یک تناقض بزرگ!!

برخی می‌گویند: ما این قدر بدبخت و بیچاره‌ایم. اما از آن طرف مشکل بزرگ آمریکا و اسرائیل هستیم. کشوری که امل و عقب مانده است، چگونه می‌تواند مشکل بزرگ ابرقدرت دنیا باشد؟! یک تناقض بزرگی وجود دارد که اگر ایران ضعیف است پس آمریکا ایران را بزند و تمامش کند. آمریکا در کل دنیا جایی را توانسته ورود کند و ورود نکرده باشد؟! پس به ایران هم اگر می‌تواند ورود کند. با جوانان به این صورت صحبت می‌کنیم. یکی دو تا استدلال می‌گویم که وقتی یک حرفی می‌زند یک حرف هم بشنود که مسائل چیست؟ مراقب استدلال‌هایتان باشید که طرف مقابل برداشت کل کل نکند. یکی از سناریوهایی که می‌شود به جوانان یاد داد(از مبانی امام(ره)) این است که دشمن هر جا زیاد هزینه کرد بدانید آنجا مهم است. امسال معلوم است مسئله انتخابات ‌بسیار مهم است. چون ‌بسیار دارند هزینه می‌کنند. هزینه همیشه ظاهری نیست. هزینه می‌کنند می‌گویند ساکت شوید. هیچ کس در مورد انتخابات حرف نزد. هزینه می‌کنند که تو ساکت باشی و حرف نزنی. 

امکان ارسال نظر وجود ندارد!