بسم الله الرحمن الرحیم
بسم الله الرحمن الرحیم
۲۲ بهمن ۱۴۰۱، پاداش زیبای خداوند
علیرغم تصور انقلابیون و ضدانقلابها، به لطف خداوند راهپیمایی ۲۲ بهمن امسال راهپیمایی بسیار خوبی بود. به نظر حقیر، چنین اتفاقاتی جزو مواردی است که مؤمنین زحمت خود را میکشند و یاری و نصرت خداوند از جایی که فکرش را نمیکنند، شامل حالشان میشود. هیچ دلیلی برای حضور پرشور مردم در راهپیمایی امسال وجود نداشت. در فتنه اخیر حتی عدهای از متدینین و انقلابیون ریزش کردند. عدهای نیز ترسیدند. موضع مردم عادی نیز که مشخص است. این سنت الهی است که اگر مؤمنین جهاد کنند، جهاد به معنی یک تلاش بسیار زیاد بهطوری که راحتی و رفاه و… کنار زده شود، خداوند نصرت خود را میرساند.
دشمن بسیار تلاش کرد که کشتهسازی کند تا ضدانقلابها به واسطه این کشتهسازیها مظلومنمایی کنند، اما نتوانست کاری از پیش ببرد. از سوی دیگر، با وحشیگری و بیرحمی تمام، دست به کشتار نیروهای مردمی و بسیجی زد تا با نمایش قساوت قلب خود، طرفداران انقلاب را بترساند؛ غافل از این که خون شهید آرمان علیوردی، شهید روحالله عجمیان و… اتفاقاً موجب جذبشدن مردم عوام با ظاهری غیرانقلابی و غیرمذهبی شد. خون مظلوم دل مردم را نرم کرد و آنها را به میدان کشاند. این همان وعده خداوند است. دلها دست خداوند است. خداوند اراده کند، در یک آن همهچیز دگرگون خواهد شد. البته ربالعالمین بر اساس سنتهایش کارها را تدبیر میکند و به پیش میبرد.
تازه اول راه است…
در شرایط کنونی کشور واقعاً دلیل منطقی برای حضور مردم در راهپیمایی وجود نداشت، اما مردم در راهپیمایی شرکت کردند و فوقالعاده بود. باید شاکر پروردگار باشیم که جهاد ۴-۵ماهه ما را پذیرفت و نصرت و عنایت خود را فرستاد. این قصه واقعاً یک معجزه و مزد جهاد بود که البته وظیفه ما را سنگینتر میکند. دشمن زهر خود را ریخته است. فتنه هنوز تمام نشده است. آتش زیر خاکستر است. نباید به حضور مردم مغرور شویم و با خوشخیالی گمان کنیم که کار تمام شده است. راهپیمایی ۲۲ بهمن به مثابه نسیم خنکی بود که در جهنم برپاشده توسط دشمن، برای مردم، نظام و انقلابیون وزیدن گرفت. إنشاءالله بتوانیم شکرگزار این رحمت الهی باشیم.
این اتفاق نشان داد که ما باید تلاش فکری و عملی خود را انجام دهیم و بقیه را به دیگران واگذار کنیم. عِدّه و عُده دشمن نباید ما را ناامید کند. نباید بپنداریم که مردم از دست رفتهاند و دیگر نمیتوان آنها را بازگرداند.
مطمئن به سنتهای الهی، با خیالی آسوده
حجم مشارکتکنندگان در راهپیمایی امسال صدها برابر حجم تجمع معترضان و اغتشاشگرانی بود که در کل کشور، نه فقط تهران، به خیابانها آمدند. به علاوه، راهپیمایی ۲۲ بهمن تنها در تهران برگزار نشد، بلکه در شهرهای بزرگ و کوچک و روستاها نیز مردم حضور پررنگ داشتند، با وجود اینکه انسان میپندارد در این مناطق، امکانات کمتر و فشار اقتصادی بیشتر است. حتی در شهرهای استان کردستان، کرمانشاه، سیستان و بلوچستان و… نیز که علاوه بر آن فتنه کلی حاکم بر کشور، آلودگیهای دیگری نیز پیدا کرده بود، حضور مردم عالی بود. جالب این که حضرت آقا پیش از راهپیمایی با اطمینان و خیلی محکم اعلام کردند مردم شرکت میکنند و دشمن را ناامید خواهند کرد. در جلسات گذشته درباره کلیات منظومه فکری حضرت آقا صحبت کردهایم که صحبتها، تصیمات و موضعگیریهای ایشان بر اساس سنتهای الهی است. فهم دقیق سنتهای الهی، ایمان به آنها و حرکت مطابق آنها جرئت میخواهد. عمل بر مبنای سنن الهی توسط یک عالم و برای زندگی شخصی خودش قابل درک است، اما این که رهبر یک کشور، آن هم با ویژگیهای کشور ما و مشکلات عجیب و غریب پیش رو، این سنتها را پیش چشم خود قرار داده و بر مبنای آنها تصمیمگیری کند، شوخیبردار نیست و تنها با ایمان درک دقیق و عمیق از دین و سنن الهی قابل توجیه است.
این پیروزی را رها نکنید
تا جایی که میتوانید در انتشار عکسها و فیلمهای راهپیمایی ۲۲ بهمن بکوشید. باید تا چند ماه این حماسه را در اذهان مردم زنده نگه داریم و از آن بهرهبرداری کنیم. نباید اجازه دهیم به فراموشی سپرده شود؛ کاری که دشمن و ضدانقلاب میکند. ضدانقلاب تا چندین ماه دست از سر آنچه به نفعش است برنمیدارد، اما مسائل مهم خیلی زود برای ما تکراری میشود و آنها را رها میکنیم.
لذا، به این زودی حماسه ۲۲ بهمن را رها نکنید! مدام درباره آن حرف بزنید، مطلب بزنید. هر حرکتی که انجام دهید، حساب است. قبلاً هم گفتهام، یک صوت ۲-۳ دقیقهای از خود ضبط کنید و در گروهها پخش کنید. به گوش صد نفر هم برسد، حساب است. فعالیتهای شما در کنار فعالیتهای دیگران همچون قطرات باران به هم میپیوندد و سیل راه میاندازد. هر کدام از ما به اندازه خودمان مطلبی بنویسیم یا بازنشر دهیم حساب است. البته اگر این فعالیتها با فکر همراه باشد، مؤثرتر نیز خواهد بود. اما گاهی وقتی از فکرکردن به نتیجه نمیرسیم، کار را رها میکنیم که این اشتباه است. ما باید شروع کنیم، خداوند خودش راه را جلوی پای ما میگذارد، وَالَّذِینَ جَاهَدُوا فِینَا لَنَهْدِیَنَّهُمْ سُبُلَنَا؛ کسانی که در راه ما جهاد کنند را به راههای خود هدایت میکنیم (عنکبوت، ۶۹). باید همیشه این آیه را جلوی چشم خود داشته باشیم.
مشارکت اجنه در فتنهها، درست یا غلط؟
اخیراً صوتی مبنی بر حضور اجنه در فتنه اخیر، برای اثرگذاری بر ذهن عدهای و کشاندن آنها به خیابان و وحشیگری منتشر شده است. مطالبی که اخیراً در مورد آن زیاد میشنویم. به جنیان بد شیطان میگویند. جنیان خوب مسلمان هستند و پیامبرشان هم پیامبر ما صلیاللهعلیهوآلهوسلم است. جنیان موجودات ماورایی و غیرمادی هستند که ما آنها را نمیبینیم، اما وجود دارند، در میان ما زندگی میکنند، زادوولد و مرگومیر دارند، اما عمرشان از عمر انسانها طولانیتر است و مناسباتشان مادی نیست. جنیان نیز مانند انسانها هدایت و شقاوت و بهشت و جهنم دارند. مؤمن و شُلدین دارند. بعد از بعثت پیامبر اعظم صلیاللهعلیهوآلهوسلم، آزار و اذیت جنیان از زندگی آدمیان برداشته شد. در آیه ۱۰۲ سوره بقره در مورد سنگاندازیهای جنیان در دوره حضرت سلیمان علینبیناوآلهوعلیهالسلام صحبت شده است. جنیان میان زن و شوهر اختلاف میانداختند (یُفَرِّقُونَ بِهِ بَیْنَ الْمَرْءِ وَزَوْجِهِ) و اذیت میکردند و… که در فیلم ملک سلیمان نیز تا حدودی به این مسئله پرداخته شده است.
در مستند شنود نیز که بسیاری از ما آن را شنیدهایم در مورد ورود شیاطین به زندگی آدمیان در عصر حاضر صحبت شده و گفته میشود به دلیل فزونی گناه، زندگی مردم آلوده و شیاطین رها شدهاند و در زندگیها دخالت میکنند؛ بنده مستند شنود را نه رد و نه تأیید میکنم، اما گوشسپاری آن را نیز به کسی توصیه نمیکنم. عدهای از افراد با انجامدادن برخی امور میتوانند راه زندگی جنیان را بر زندگی خودشان باز کنند، اما تعداد چنین افرادی بسیار کماند. جنیان خوب نیز به هیچ عنوان وارد زندگی آدمها نمیشوند. کسی نمیتواند جنی را تسخیر کرده و وارد زندگی فرد دیگری کند.
عالم وجوه مختلفی دارد؛ بخش فیزیکی و متافیزیکی (ماورایی). علوم مختلف مادی یا ماورایی نیز در دنیا وجود دارد. علوم مادی، همچون فیزیک، شیمی و… علوم ماورایی، مثل علم اعداد و علم رمل و جفر و طلسم و…. چنانچه در مورد اثرات چشمزخم نیز که یک موضوع ماورایی است، آیه و روایت وجود دارد. پیامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلم از قبرستانی عبور میکردند که فرمودند بسیاری از آرمیدگان در قبور اینجا در اثر چشمزخم از دنیا رفتهاند. از حضرت امیر علیهالسلام نیز روایتی با مضمون «علیکم بالاعداد» (بروید علم اعداد را یاد بگیرید) نقل شده است. این علوم وجود دارد، اما عده کمی به آن دسترسی دارند و اکثر مدعیان این علوم کارشان خالیبندی است. علامه طباطبایی علم اعداد را میدانستند. ایشان سالها پیش از شروع جنگ ایران و عراق، با نوشتن یک سری عدد و رقم به این نتیجه رسیده بودند که در روز ۳۱ شهریور ۱۳۵۹ جنگی علیه ایران آغاز میشود، یا در بیماریهایی با کمک علم اعداد دارو تجویز میکردند.
مخلص کلام این که جنیان بد و شیاطین نمیتوانند در جامعه اثر بگذارند. سنت الهی بر این نیست که در جامعه انسانها از موجودات عالم غیب استفاده شود؛ دنیا جور دیگری اداره میشود. سعی و تلاش از سنتهای الهی است؛ وَأَنْ لَیْسَ لِلْإِنْسَانِ إِلَّا مَا سَعَىٰ (نجم، ۳۹). لذا، مدعیان اینچنینی را رها کنید و با انتشار مطالبشان به ادعاهایشان ضریب ندهید. کار آن فرد را بستهاند و جنیان نمیگذارند کارش بگیرد و از این حرفها دروغ است. متأسفانه اخیراً در طب سنتی نیز از این دست مطالب مطرح میشود که نباید به آنها توجه کرد.
البته وجود برخی افراد را که به هر طریقی به بخشی از علوم ماورایی دست یافتهاند و میتوانند فکر شما را بخوانند یا اتفاقاتی را که برایتان در گذشته رقم خورده بیان کنند، انکار نمیکنیم، اما دادن چنین اطلاعاتی به شما نه کمک مؤثری به شما میکند و نه میتواند به شما ضربه بزند. فقط یک اتفاق هیجانانگیز است. جالب این که برخی از افراد با پیشبینیهای بورسی کاسبی میکنند که مثلاً سرمایهگذاری در فلان سهم سودده یا زیانده است! بنده با چند نفر از افرادی که با پیشبینیهای اینچنینی وارد بازار بورس شدهاند صحبت کردهام. این افراد یا بهکلی ضرر کردهاند، یا سود ناچیزی داشتهاند.
به چه قیمتی؟
یکی از راههای دستیافتن به این نیرو کمکگرفتن از اجنه بد یا شیاطین و انجام گناهانی خاص است؛ به خدا پناه میبریم، گناهانی مانند نجسکردن قرآن یا حرفهای بسیار زشت و ناروا در رابطه با اهل بیت زدن. برخی از این افراد بابت پیشگوییهایشان پولی با عنوان کفاره میگیرند. میگویند چون جنیان بد را احضار میکنیم، باید کفاره بدهیم. چون این کار گناه است. مثلاً قرآن را نجس میکنند تا آن جن بد احضار شود! این روش چه کمکی به بهترشدن زندگی آن مراجع میکند؟ کار شیاطین ضررزدن به مؤمنین است و سود رساندنش منجر به ضلالت و گمراهی آن فرد میشود.
در کتاب زندگینامه علامه جعفری رحمهاللهعلیه از قول ایشان در مورد طلبهای داستانی نقل شده است که طلبهای با یکی از اساتیدش بسیار دمخور بود؛ استاد کمحرفی که فقط درس میداد. پس از مدتی این طلبه از آن استاد جدا میشود و علت این جدایی را اینگونه برای رفقایش توضیح میدهد که ما برای زیارت امام حسین علیهالسلام با پای پیاده از نجف به سوی کربلا حرکت کردیم. آن ایام خبری از موکب و پذیرایی نیز نبود. وسط راه من گرسنه شدم و به استاد اظهار گرسنگی کردم. استاد در دستش وردی خواند و در دستمانمان ظرفی سفالی به همراه غذا ظاهر شد. مدتی پس از صرف آن غذا، مجدد اظهار تشنگی کردم. استاد نیز دوباره وردی خواند و کوزه آب برایمان ظاهر شد. در ادامه مسیر دائم میدیدم که سر استاد پایین است و تند تند ذکر میگوید. من از سر کنجکاوی نزدیک و نزدیکتر شدم و گوشم را به دهانشان چسباندم تا ببینم چه میگوید که شنیدم ایشان تند تند سَبّ حضرت امیر علیهالسلام را میکند! استاد حوزه علمیه نجف! و شیعه! گفتم: استاد چه میگویی؟ گفت: اصلاً حرف نزن! فکر کردی آن آب و غذایی که خوردی از کجا آمد؟ سپس آن طلبه میگفت همان وسط بیابان استاد را به باد کتک گرفتم و سپس برگشتم.