بسم الله الرحمن الرحیم
اولویت انقلابیون؛ جهاد تبیین
با توجه به تاکید حضرت آقا بر موضوع تبیین، بنده توصیه میکنم به جای اینکه درگیر حاشیههای دنیای سیاست شویم، وقت و توان خود را صرف جهاد تبیین و مراقبت از افکار عمومی کنیم. بزرگواران، تولیدات خود در موضوع تبیین را در گروه کاری ارسال کنند تا محتوای تولیدیشان از جانب همگروهیها، با استوری کردن توسط آنها، حمایت و بازنشر شود. اگر مطلبی توسط دهها نفر بازنشر و استوری شود، مخاطب را به این باور میرساند که آن مطلب تنها اعتقاد یک نفر نیست بلکه عده زیادی اینگونه فکر میکنند. بازنشر و بازتاب یک مطلب در بالا رفتن اثربخشی آن پیام در افکار عمومی بسیار موثر است.
اعتراض و انتقاد مخاطب را قدر بدانید.
برای انتشار محتواهای تولیدیتان باید اعتماد به نفس داشته باشید. جبهه مقابل حرفهای بیاساس، بیمحتوا و حتی از نظر شکلی نامناسب را با اعتماد به نفس بالا منتشر میکند. ما نیز باید محتواهایمان را باقدرت نشر دهیم.
لازم نیست همگی ادیب و نویسنده درجه یک یا کارشناس ارشد موضوعات سیاسی و اجتماعی باشیم بلکه باید یاد بگیریم با اعتماد به نفس حرفمان را بزنیم؛ البته ممکن است با تعریض مخاطبان مواجه شویم. ما چه توانایی پاسخ دادن به او را داشته باشیم و چه نداشته باشیم، در خلال تعریضها، رد کردنها، و انتقادی که مخاطبین از ما میکنند، رشد میکنیم. چرا که در پاسخ به ادعای مخالف نظرمان، بالاجبار باید تحقیق کنیم، اگر به این نتیجه رسیدیم که نظر مخالفمان صحیح است، بر معلوماتمان افزوده میشود و اگر نظر خودمان صحیح بوده است، در مسیر جهاد تبیین زبدهتر و پختهتر خواهیم شد. گاهی حتی نظرات بزرگترین استراتژیستها، که دنبالکنندگان فراوانی نیز دارند، توسط همردههایشان، از بنیان رد میشود اما این اتفاق موجب سکوت صاحبنظران نمیشود.
البته لازم است روی شکل و محتوای نظرات کار کنید. لطفا همه عزیزان با هر سن و هر سطحی از مطالعات و تحصیلات، در موضوعات متعدد که کم هم نیستند و هر روز موضوع جدیدی پیش میآید، نظرات خود را بگویند تا آرام آرام رشد مطلوب حاصل شود.
کلیشهها را بشکنید.
فعالیت کلیشهای انقلابیون در فضای مجازی موجب محدود شدن تعداد مخاطبینشان است. مثلاً فردی پیجی با عنوان بصیرت انقلابی تاسیس میکند و انتظار دارد مردم عادی به سمت او بروند! در حالی که مردم عادی خود را بیبصیرت نمیدانند و نشستن پای درس فردی دیگر برای بصیرتافزایی را برنمیتابند.
کلیشههای منتسب به جبهه انقلاب، موجب جبهه گرفتن قشر خاکستری نسبت به این بخش از جامعه میشود. این در حالی است که جبهه مقابل یعنی ضد انقلاب، در انواع قالبها اعم از پیج فروشگاهی، خدماتی، آشپزی و … درفضای مجازی حضور دارند و بدین وسیله با مردم ارتباط میگیرند و لابلای مطالبشان، نظریههای اجتماعی و سیاسی نیز ارائه میکنند. مثلا در هنگام سیل، صاحب پیج فروش پوشاک بچگانه، تعریضی به دولت و حکومت اسلامی میزند. چنین فردی فعالیت سیاسی خودش را به نحو احسن انجام داده است (چون حرف خود را به گوش مردم عادی و قشر خاکستری که غالبا اخبار را دنبال نمیکنند، رسانده است).
سرمایه خوب این افراد، برقراری ارتباط با مخاطب است. لذا در هنگام بروز اتفاقات، با مخاطبشان تعامل بهتری خواهند داشت؛ مثل ما که در مورد رخدادهای روزانه با نزدیکانمان صحبت میکنیم. اما حرفهای صاحبان این پیجها بسیار جهتدار است.
از میان ۵۰ میلیون مخاطب حاضر در فضای اینستاگرام، در خوشبینانهترین حالت، ۵میلیون انقلابی و ۴۵ میلیون نفر، قشر خاکستری هستند که فقط حرف ها را میشنوند. لذا جهاد تبیین و همراه نمودن مردم با خود در پیامرسانهای ایرانی صورت نمیگیرد. چرا که در پیامرسانهای ایرانی، مخاطبان اکثرا انقلابی و به خودی خود همراه هستند؛ لذا مخاطب ما باید مردم کوچه و خیابان باشند.
اشتباه برخی از پیجهای انقلابی برگزیدن عناوینی برای صفحاتشان است که به مخاطب این گونه القا میکند که این پیج قصد دارد او را از منجلاب ضلالت و گمراهی نجات دهد و به بصیرت برساند! لذا طبیعی است که با بیتوجهی مخاطب روبرو شوند. اما در جبهه غیر انقلابی، افراد فعالیتهای روزمره یا کسب و کارشان را با مخاطبان به اشتراک گذاشته و با مردم ارتباط برقرار میکنند، سپس ذیل آن ارتباطی که برقرار شدهاست، حرف خود را در رابطه با وقایع روز (همچون سیل و زلزله، جنگ آذربایجان و ارمنستان و …) که معمولا همسو با نظرات بیبیسی و اینترنشنال است، منتشر میکنند و مردم نیز میپذیرند (چون ارتباط برقرار کردهاند).
جهاد تبیین موثر
ارکان جهاد تبیین
اظهار نظر به موقع
فراهم کردن بستری مهیا برای شنیده شدن پیام هایمان از سوی مردم عادی
عوامل موثر در جهاد تبیین
دقت در عنوانگذاری مطالب:
تیترها نباید به گونهای باشد که مخاطب حس کند شما قصد هدایت و بصیرت افزایی او را دارید. این ادبیات شاید بین انقلابیون پذیرش داشته باشد اما در مواجهه با مردم عادی کارایی ندارد.
فهم ذائقه مخاطب، فهم منطق مخاطب، نحوه استدلال مخاطب، محل حضور مخاطب:
اگر به این ها توجه نداشته باشیم حرف خوبی که میزنیم شنیده نمیشود و با نزدنش یکی است.
اولویت در جهاد تبیین= قشر خاکستری
شاید نظر کسی این باشد که قشر انقلابی بیشتر باید به داد خود برسد تا این که بخواهد برای قشر خاکستری تبیین کند. بنده عرض میکنم روشنگری در میان انقلابیون کار فوقالعاده سختی است، چرا که گروهی از این قشر خود را مجتهد میدانند، حتی اگر نظر کارشناسیشان با نظر حضرت آقا اختلافی داشته باشد، محکم پای حرف خود میایستند، همچون جریانی که در ماجرای واکسن کرونا بروز کرد. چنین افرادی از بحث ارزشی موضوع غافل هستند، دقت نمیکنند که آقا ولی فقیه ما هستند و ما در مسیر کسب آمادگی برای ظهور باید تمرینِ حرف گوش کردن کنیم و برتری و بزرگیِ ولی را پذیرفته و همه جانبه با او همراهی کنیم و اگر در مورد فرمایشات ایشان نیز سؤالی داریم، از این بابت است که فرمان و امر رهبر را بهتر درک کنیم نه این که خلاف نظر ایشان نظری بدهیم و در دفاع از نظرمان به بیانات حضرت آقا در مورد نظر کارشناسی متوسل شویم.
کار کردن در میان انقلابیون در مباحث چالش برانگیز بسیار زمانبر و توانبر است، نتیجه مطلوب نیز عاید ما نمیشود. اما همان طور که عدهای از بزرگواران در تبلیغات چهره به چهره خیابانی در بحبوحه انتخابات مجلس و ریاست جمهوری تجربه کردند، اقناع مردم عادی بسیار آسان است.
بخش محدودی از جامعه، کاملا انقلابی، درصد کمی ضد انقلاب و سایر مردم(بخش کثیری از جامعه) قشر خاکستری و یا به عبارتی مردم غیرانقلابی هستند. ضد انقلاب، متشکل از سلطنت طلبان و شبکههای آن سوی آبی تا برخی از اصلاحطلبان، با جدیت تمام کار رسانهای میکند. متاسفانه در اثر کمکاری ما آن درصد کم ضد انقلاب توانسته درصد انبوهی از غیرانقلابیون (قشر خاکستری) را با خود همراه کند.
بنابراین نباید خود را بیش از حد مشغول جریان انقلاب کنیم. گاهی این مشغولیت، تما انرژی ما را تخلیه میکند. چرا که قصد شرکت این بخش از جامعه در مباحث، روشن شدنشان نیست، آنان تصمیم خود را از قبل گرفتهاند و فقط قصد اعلام و انتشار نظر خویش را دارند. کما اینکه با وجود واضح بودن شکست در صورت عدم وحدت، هنوز برخی در حال انتقامگیری و کنایه زدن به رایدهندگان به لیست وحدت در انتخابات ۹۸ مجلس هستند. تاسفبار اینکه برخی از طرف داران آقای جلیلی تا بدانجا جرات یافتهاند که اکنون هر ازگاهی به فرمایشات، دستورات، مواضع و عملکرد رهبری، در قالب طرح یک سوال کنایه میزنند!
البته همه دوستداران آقای جلیلی و یا همگی مخالفان واکسن این طور نیستند که تصمیم خود را از قبل گرفته باشند، مبنای قضاوت در مورد آنان، روش استدلالشان است. بنده پس از شنیدن برخی از استدلالات ضعیف و پر از مغالطه به این نتیجه رسیدهام که برخی از انقلابیون چنان توان و زمانی از ما میگیرند که معادل با زمان لازم برای اقناع دهها یا هزاران فرد از قشر خاکستری جامعه خواهد بود. به علاوه احتمال رسیدن به نتیجه مطلوب (نتیجه نسبی) در مواجهه با مردم عادی بیشتر از قشر انقلابی است. باید بدانیم “نتیجه گرفتن و اثر بخشی” در جهاد تبیین بسیار مهم است و نباید از آن غافل شویم. دسته اول افرادی که کاملا تابع فرمایشات رهبری هستند و بسیاری از اعمال و کارهایشان درست است اما استدلال غلطی پشت اعمالشان است، از طرفی دسته دوم افرادی هستند که مخالفت میکنند اما نحوه استدلالشان مُهمل و پرت نیست، لذا “اگر دنبال اثربخشی در جهاد تبیین باشیم، با دسته دوم به نتیجه بهتری خواهیم رسید.”
متاسفانه برخی از دوستان جبهه انقلاب، کمسواد و استدلالاتشان ضعیف، اما پر ادعا و به نظرات خودشان کاملا مطمئن هستند و تصمیم خود را در بحث گرفتهاند، ممکن است ادامه دادن بحث با چنین افرادی کار را به جای باریک بکشاند. مثلا فردی مخالفتی کند و روی بازگشت نداشته باشد و شرایط به گونهای رقم بخورد که ما یک ضد انقلاب به جامعه ضد انقلابها بیفزاییم! به علاوه بیش از حد کلنجار رفتن با انقلابیون نتیجه خوبی ندارد. همه ما در معرض خطر و امتحان هستیم، تنها خداوند به فکر و ذهن انسانها آگاه است و ما به عالم غیب و درون افراد دسترسی نداریم. سعادت و شقاوت دست خداوند است و ما نمیتوانیم و نباید نتیجه نهایی را قضاوت کنیم، قضاوت ما باید تنها محدود به اقوال و استدلالهای بیان شده باشد.
ترک اینستاگرام به بهانه تهذیب نفس!
رها کردن و ترک اینستاگرام توسط انقلابیون به دلیل نیفزودن به ارزش سهام فیسبوک و … و رهاکردن ۵۰ میلیون ایرانی در دامن دشمن غدار و اذناب و عوامل داخلیاش جهاد نیست، بلکه تمسک به یک جزء و فدا کردن یک کل و فرار کردن از جبهه جنگ است.
عرایض بنده دال بر تایید اینستاگرام نیست. اینستاگرام یک باتلاق و مرداب است. واتساپ نیز وسیله درآمدزایی دشمنان بشریت -نه فقط دشمنان فلسطین و مسلمانان- است. اما با پاک کردن صورت مسئله، نمیتوان چاره اندیشی کرد. تصور برخی مبنی بر اینکه خودشان لااقل این فضاها را ترک کنند، اشتباه است. ما در جنگ به سر میبریم چنین استدلالی به این مَثل میماند که در بحبوحه جنگ، کسی به جای جنگیدن بگوید من جان خودم را حفظ میکنم، یک نفر هم یک نفر است! غافل از اینکه کوتاهی او موجب تصرف تمامی اراضی و به اسارت بردن زن و فرزند او و دیگران توسط دشمن خواهد شد.
برخی شدیدا مراقب سیر و سلوک شخصی خود هستند اما مسیر سیر و سلوک شخصی از قلب اجتماع میگذرد. تهذیب نفس در غار تنهایی خود، یک تهذیب نفس شیطانی است!
انتخاب مسیر درست؛ لازمه رسیدن به هدف
دعوت مردم عادی به خروج از اینستاگرام نباید با ناسزا گفتن و نسبتهای آنچنانی زدن همراه باشد؛ این اقدام حرف موثر و کار موثر میطلبد. استدلالات برخی از ما برای دعوت مردم به خروج از اینستاگرام از سوی مردم عادی قابل قبول و پذیرفتنی نیست بلکه تنها در میان مردم انقلابی طرفدار دارد.
البته باید در مسیر تقویت پیامرسانهای داخلی بسیار تلاش کرد. مردم را نمیتوان با زور از یک پیام رسان بیرون کرد. فیلتر کردن نیز نتیجه مطلوب را به دنبال نخواهد داشت.
جهاد تبیین را از کجا شروع کنیم؟
برای قدم نهادن در مسیر تبیین، میتوانید از اظهار نظر نمودن در پیامرسان بله شروع کنید. “اظهار نظر کردن” قدم اول است. قفل قضیه را باز میکند اما این قدم ۱۰% ماجرا است. ۹۰% مابقی با توجه به جایگاه مخاطب تعریف و انجام میشود. این که مخاطب کجا به صحبت های ما توجه میکند؟
گاهی “کلید ظهور”، همین گفت و گوها است. به همان دلیلی که غیبت امام اتفاق افتاده است، ظهور نیز رخ خواهد داد. مردم اگر امام را به معنای واقعی کلمه طلب کنند، به خواست خداوند ظهور رخ خواهد داد. این طلب و احساس نیاز باید در مردم ایجاد شود. چگونه میشود این اتفاق را رقم زد؟ ما باید در ذهن مردم نفوذ کنیم. بنا به فرموده رهبر انقلاب باید در فضای مجازی و به تبع آن در افکار عمومی، دست برتر را داشته باشیم. منظور ایشان برتری در بله و ایتا نیست. ایشان فرمودند من اگر رهبر نمیشدم مسئول فضای مجازی میشدم. فضای مجازی یعنی افکار عمومی و افکار عمومی یعنی همه چیز.
نابودی با دست خودمان!
در قسمت سیو سوم فصل دوم سریال گاندو مشاهده کردیم که ماموران MI6 (پس از سرقت هاردی از خانه یک مامور امنیتی بلندپایه و مشاهده اطلاعات خودشان در آن) نشستهاند و افتضاحات خود را مرور میکنند که سیستم امنیتی ایران چگونه آنها را سکه یک پول کرده است. یکی از آنان میگوید: «ما غفلت کردیم و ایران همه منطقه را گرفت.» سپس دیگری گفت : «نه همه منطقه را، همه جا را گرفت بجز یک جا!» آن دیگری گفت: «کجا؟» و پاسخ شنید: «خود ایران!» این دیالوگ حاکی از واقعیت است. دشمن در جنگ نظامی حریف ایران نشد و در جنگ اقتصادی هم ان شاالله شکست میخورد؛ نفسهای تحریم به شماره افتاده است. مبادلات تجاری ما با عراق نسبت به پارسال ۴۰% و صادرات و واردات در کل، نسبت به سال گذشته ۳۰% افزایش پیدا کرده است. یعنی با وجود تحریمها ما کار خودمان را کردهایم و در حال رسیدن به موقعیتی هستیم که آنها مجبورند شرایط ما را بپذیرند.
اما کاری میکنند که با دست خودمان، خود را نابود کنیم؛ منظورم از ما، مردم است. کاری میکنند مردم داشتههایشان را نبینند و مرتب نداشتههایشان را بر سر خود بزنند؛ نداشتههایی که در برخی موارد تنها یک توهم و تصور غلط است. چرا که ما در مدیریت افکار عمومی ضعیف هستیم و باید در این زمینه کار کنیم.