بسم الله الرحمن الرحیم
محورهای صحبتهای آقای علی اکبر جباری، دبیر تشکل راه بیداری
جلسه ۱۴۳ مورخ ۱۹ آذر ۱۳۹۹
- ان الله یدافع عن الذین آمنوا
مؤمن هرگز در مسیر زندگی(فردی و اجتماعی) خود، در تنگنا قرار نمیگیرد. کسی که به وعده های الهی ایمان و اعتماد دارد، هرگز ناامید نمیشود. ممکن است به سختی بیفتد و اذیت شود، اما دچار بن بست و انفعال نخواهد شد. اگر تلاش او خالصانه و مجاهدانه باشد و از هیچ کوششی دریغ نکند، خداوند راه را به او نشان خواهد داد. به گواهی قرآن کریم، «ان الله یدافع عن الذین آمنوا… » خداوند پشتیبان مؤمنین است.
حتی در واقعه عاشورا نیز این سنت الهی جاری است. اگرچه به ظاهر امام حسین علیه السلام شهید شدند و به سعادت ابدی رسیدند اما دشمنان حضرت و اسلام رسوا شدند.
امروزه امام حسین (ع) حتی برای بودایی ها و هندوها محترم است، اما شمر و یزید نزد اهل تسنن هم منفور می باشند. خون حضرت، به اسلام ناب محمدی حیات دوبارهای بخشید چنان که ایشان با پرچم امر به معروف و نهی از منکر قیام نمود و قیام حضرت، پس از ۱۴۰۰ سال منجر به ظهور انقلاب اسلامی شد. انقلابی که با پرچم عاشورا در مقابل تمام ظالمین عالم ایستاده است و یا تشکیل حزب الله لبنان[یک گروه کوچک چند هزار نفره]، از ثمرات قیام امام حسین(ع) می باشد.
اگر وجه ظاهری قیام سیدالشهدا را نیز در نظر بگیریم, باز هم بن بستی نمی بینیم. در روایات آمده که خداوند لشکر جنیان را برای یاری حضرت فرستاد اما ایشان نپذیرفتند یا روایت داریم هنگامی که شمر ملعون بر سینه حضرت نشسته بود فرشته ای بر امام نازل شد که جهادت پذیرفته و اجرت نزد خدا محفوظ است و اگر شما اراده کنید اکنون پیروزی را نصیبتان میکنیم، (در واقع حضرت بین پیروز شدن و ملاقات پروردگار مخیر شدند) اما ایشان ملاقات پرودگار را برگزیدند. [ان الله شاء ان یراک قتیلا …] . لذا حضرت در گودی قتلگاه در شرایطی که دشمن را در حال حمله به خیام می دیدند، با خدا مناجات میکردند: «الهی رضاً به رضائک، صبراً علی قضائک، لا معبوداً الا سواک» یعنی در آن لحظات نیز خود را در بن بست و تنگنا ندیدند.
حتی حضرت زینب (س) نیز خود را در بنبست ندیدند؛ چنانکه پس از شهادت برادرشان در گودی قتلگاه دست زیر پیکر بی سر و خونین حضرت بردند و از خداوند طلب پذیرش این قربانی را کردند.
- مؤمن مجاهد، دست در دست خدا
مؤمن اهل جهاد است و بنا بر آیه شریفه «الذین جاهدوا فینا لنهدینهم سبلنا» اگر مؤمنی راه را تشخیص نداد، بداند جهاد و تلاشِ لازم را نکرده است. اعتقاد، ایمان و باور به این سنن الهی، از مسلمان، مؤمن میسازد. مؤمن واقعی و مجاهد همواره رهرو جاده حق است. اعتماد به سنن الهی (که قبلاً مطرح شد) منشاء و نیرو محرکه ای برای جهاد است. خداوند هم راه را به بنده مجاهدش مینمایاند.
- پرهیز از افراط و تفریط
در زمینه اعتماد به وعده های الهی باید اعتدال را مد نظر داشته باشیم. اعتدال یعنی هر چیزی سر جای خود قرار بگیرد. در واقع مؤمن واقعی همواره در حال خوف و رجا است. گاهی شخص مؤمن دچار خوف افراطی میشود، یا فقط در حالت رجا متوقف می شود که در نتیجه به ورطه اباهه گری میافتد. مؤمن واقعی (نه مسلمان شناسنامهای) تندرو یا کندرو نیست. درواقع شخصیکه تندروی یا کندروی میکند اصلا مؤمن نیست.
البته منظور از اعتدال، آن چه مورد نظر سیاسیون است، نیست. آنچه سیاسیون اعتدال میدانند، عین التقاط است. ما یک جاده حق و یک جاده باطل داریم. اعتدال گرایان دولتی، میانه این دو جاده را به عنوان اعتدال به مردم قالب کرده اند!
- پیچیدگیهای آخرالزمان
شک نکنید ما در دوره آخرالزمان به سر میبریم. دوره فتنه های پیچیده، دورهای که مرز بین حق و باطل از مو باریک تر و تشخیص آن، دشوار است. حتی حق و باطل در برخی موضوعات در هم آمیخته شده است. یکی از سختی های آخر الزمان همین سردرگمی در تشخیص تکلیف است. مؤمنین واقعی از سختی تشخیص تکلیف روزی هفتاد بار جان به لب میشوند. باور و اعتماد به وعده های الهی و اعتقاد به حرکت مجاهدانه، راه رسیدن به رستگاری است. «انما الحیاه عقیده و الجهاد»، زندگی یعنی عقیده و جهاد در راه آن عقیده. اگر ذیل اعتقاد صحیح مجاهدت اتفاق بیفتد، خداوند راه را نشان میدهد، اما اگر مجاهده با عقیده غلط همراه شود، سر از نا کجا آباد در میآورد. «العامل غیر بصیره کالسائر فی غیر الطریق» کسی که بدون بصیرت عمل می کند مثل رونده ای است که از مسیر صحیح جدا شده است و هر چه بیشتر تلاش میکند از مسیر اصلی(درست) دورتر میشود، مانند تکفیری ها که با اطلاعات اشتباه دست به جهاد زدند و نتیجهاش دیوی سهمناک تر از اسراییل (در قساوت و سنگدلی) شد.
البته مثال تکفیری ها در مورد اطرافیان ما صدق نمیکند. اکثر دوستان دغدغه مند ما در ایران الحمدلله عقیده هایشان درست است اما چون با مجاهدت همراه نیست، در دو راهی ها مضطرب میشوند. این که برخی در دائماً دلشان مثل سیر و سرکه میجوشد و برای انتخاب راه صحیح دچار تردید میشوند و یا گاهی دو گروه از مؤمنین کاملاً متضاد هم حرف میزنند از همین جا (نقطه تشخیص تکلیف) ناشی میشود.
همانطور که اشاره شد اگر کسی با اعتقاد صحیح، جهاد کند، پروردگار در مسیر او راهنمایانی قرار می دهد که برای سؤالاتش جواب مکفی بیابد و دلش قرص شود. اما اگر بنده اعتقاد صحیح داشته باشم اما جهاد نکنم همیشه در برزخ و بلاتکلیفی به سر خواهم برد.
- مؤمن، دلسوز مردم است.
مؤمن باید در زمینه تشخیص تکلیف به یک تابلوی دو طرفه _که یک طرف آن خوف و طرف دیگرش رجا است ـ توجه داشته باشد. آن طرفی که رجا و امیدواری به فضل خداوند است را به سمت مردم و قسمت خوفش را به سمت خودش بگیرد. باید مراقب باشیم که این تابلو برعکس نشود. به طور مثال خودمان به آینده بسیار امیدواریم اما با غر زدن، با تحلیل های نادرست، مردم را مضطرب میکنیم و آن خوف را به مردم منتقل میکنیم.
در قصه کرونا باید مراقب باشیم اعتماد و امید مردم از بین نرود. بهترین و دقیق ترین تحلیل هم اگر باعث شود اعتماد مردم نسبت به حکومت اسلامی کمرنگ شود، نباید بیان شود.
آقای روحانی از نظر ۸۰% مردم، جزو حکومت اسلامی محسوب می شوند، قشر خاکستری تفاوتی میان ایشان و رهبر قائل نیستند، اگر ما با تحلیل های نابجا این ها را تفکیک کنیم کار خراب می شود. مردم عادی متوجه نیستند که خودشان به این آقا رأی دادهاند؛ عملکرد نادرست وی را به پای نظام و رهبر مینویسند. بنابراین باید مراقب باشیم امید و اعتماد مردم تخریب نشود.
همچنین در سایر موارد، نظیر ترویج طب سنتی، درخصوص برجام، مجلس یا دولت، باید مراقب تحلیلهای مان باشیم. با همه نواقص عملکرد دولت باید بدانیم این دولت بخشی از نظام اسلامی است و تا وقتی که ما نتوانیم عامه مردم را آگاه کنیم و ابزار و رسانه لازم و کافی (برای روشنگری کامل و دقیق) به دست آوریم، حق نداریم با بیان برخی کلیات، باور عموم را نسبت به حکومت اسلامی و نظریه اداره جامعه با قوانین دینی تضعیف کنیم.
اگر یک فرد ضد انقلاب ویدئویی اغراق شده از مفاسد یک مسئول (به اصطلاح انقلابی) از بدنه دولت را نشر می دهد، باید دقت کنیم که این افشاگری با هدف ناامید کردن و سلب اعتماد مردم نسبت به حکومت اسلامی انجام گرفته است.
- واکسن کرونا و حواشی آن
در رابطه با وارد کردنواکسن کرونا برخی از بزرگواران نقدهایی داشتند. اما توجه داشته باشید این ها فرضیههایی است که به اثبات نرسیده و فقط توسط برخی عمارهای انقلابی مطرح شده است و انتشار مطالب این چنینی در سطح وسیع صحیح نیست و ذهن مردم عادی را مشوش میکند.
خرید و واردات واکسن هنوز قطعی نشده و عوارضش هم به اثبات نرسیده است. البته در خباثت آمریکا و اسراییل شکی نیست اما مطالب اثبات نشده را نباید منتشر کرد. این که ما کلیت جهان غرب را قبول نداریم و ایده لیبرالیزم متکی به منفعت طلبی و لذت جوییبه هر قیمتی است و طبیعتاً پزشکیشان هم از این قائده مستثنی نیست، قابل تأمل است اما میدانیم که برخی بیماری های گسترده و صعبالعلاج از جمله فلج اطفال با طرح سراسری واکسیناسیون ریشه کن شد. بنابراین باید خدمات این چنینی را نیز مدنظر داشته باشیم و مراقب اعتماد و آرامش مردم نیز باشیم.
البته این نکته را هم مدنظر داشته باشیم که سازمان پدافند غیرعامل، با ریاست یک سردار سپاه محترم، وظیفه مراقبت های غیر نظامی از کشور را به عهده دارد، که این سازمان، بخش های مختلفی از جمله فضای مجازی،شاخه پزشکی و …دارد و بسیاری از موارد باید با عبور از فیلتر این سازمان، مجوز عبور به کشور را بگیرند.
در این رابطه مقایسه طب سنتی با طب نوین به اسم روشنگری نیز باید آرام آرام و بادقت و ظرافت انجام شود. بیدار کردن مردم هنر می خواهد. شخص خوابیده را هم آرام و هم با لگد می شود بیدارکرد، گویا برخی از ما قصد بیدار کردن مردم با لگد را داریم، بعد میگوییم چرا مردم از قشر حزباللهی هراسان و فراری هستند؟! با این حجم از متلک و کنایه جامعه متدین انقلابی به غربزده ها و پزشکی و سیاست و برجامشان و … طبیعی است که پذیرش از سمت مردم به حداقل می رسد.
کما اینکه وقتی آنها برای نقد قوهی قضائیه که ایرادات بسیاری به آن وارد است، به متلک متوسل می شوند ما زیر بار نمیرویم، اما اگر همان مضمون توسط یک شخص حزب اللهی با زبان نرم بیان شود، آن نقد را میپذیریم ما نیز باید برای بیدار کردن عموم، از زبان نرم و لحن بدون نیش و کنایه استفاده نماییم
- حواشی شهادت شهید فخریزاده
هفته گذشته بنده در رابطه با چرایی ترور شهید فخریزاده عرض کردم ما باید از سپاه مطالبه کنیم، یکی از بزرگواران پرسیدند یعنی باید قصور سپاه را رسانه ای کنیم؟ خیر منظور این است که یک مطالبه درون گروهی (گروه انقلابیون و حزب اللهی ها) لازم است.
حفاظت از تمام مقامات کشور، از رؤسای قوا تا محصورین فتنه، زیر نظر سپاه انصار است، این که برخی معتقد به کوتاهی وزارت اطلاعات هستند، هم یک مطلبی است، اما نقش اساسی دست سپاه انصار است؛ لذا پس از ترور شهید، انتظار میرفت سپاه در رابطه با این کم کاری، توضیح مختصری ارائه بدهد.
برخی این ترور را گردن دولت میاندازند، میگویند دولت اینها را لو داده است، بر فرض این مطلب صحیح باشد، همه واقفیم که رهبر عزیزمان نیز میان همه اباطیل عالم، شناخته شده هستند و برای حذفشان برنامه دارند، اما سپاه از ایشان محفاظت میکند، چرا برای حفاظت از چنین دانشمند برجسته ای، ، کوتاهی انجام شده است؟
طبق اظهارات پسر شهید، تیم حفاظت به ایشان گفته بودند که نروید اما شهید توجه نکرده است. چنین صحبتی دقیق نیست. حتی در برنامههای رهبر(در بازدیدها یا سخنرانیها)، سر تیم حفاظت این اختیار را دارد که برنامههای رسمی رهبر را لغو و یا زمان آن را جابهجا کند و رهبر هم باید مطیع باشند. (پروتکل حفاظتی در تمام دنیا به این صورت است)
ما بی شک در سپاه (رده های بالا) و وزارت اطلاعات و نهادهای امنیتی نفوذی داریم و به همین دلیل است که نطنز را میزنند، موشک از اسرائیل نیامده به نطنز برخورد کند، از داخل شلیکی به نطنز صورت گرفته است، همچنین منطقه پارچین(مرکز تسلیحات نظامی)، یا شهید فخری زاده و …
- تابستان داغ آمریکا
از مصادیق تابلوی دو طرفه زمزمه هایی است که این سالها در مورد پروژهی نفوذ میشنویم، از طرفی اوضاع اقتصادی خراب است و مردم در آستانه انفجار هستند.حرف از انتقام، حرف بیهودهای است، این قسمت ناامید کننده و سیاه تابلو سمت ما می باشد. قسمت سفید تابلو که سمت مردم است عبارت از تابستان داغی است که برای آمریکایی ها رقم خورد، ناو هواپیمابرشان در سواحل کالیفرنیا به مدت شش روز روی آب و نه روی خشکی میسوخت، کارخانه فولادشان که ده درصد فولاد دنیا را تأمین میکرد، مورد هدف قرار گرفت. مهم تر این که هواپیمای فوق سری ۷۵ افسر سیا در آسمان، مورد اصابت قرار گرفت که برخی از آنها مفقود شدند! بعد هم گردن طالبان انداختند! معلوم بود کار ایران هست.
یا زدن آرامکو، قلب نفت دنیا، آن هم چند بار، هدف قرار دادن هفت نفتکش اماراتی (که مسئول حفاظت از ناو آمریکایی بودند) و یا زدن پهباد پیشرفته ۲۲۰ میلیون دلاری آمریکایی.
نتیجه این که ما نیز بین دولتمردان آمریکایی و اروپایی نفوذ کردهایم و دست بسته نیستیم و اگر مرتکب خطایی شوند، پاسخ درخور دریافت خواهند کرد.
تا به امروز شاید بالای هزار عملیات ریز و درشت در آمریکا رخ داده باشد، برق فلان ایالت قطع شده، سیستم های فلان سازمان آمریکایی هک شده و خسارت عمیق خورده، شبکه برق اسراییل هک شده و نیمی از اسرائیل در تاریکی فرو رفته است و … .
تابستان داغی برای آمریکایی ها رقم خورد که در حال جلز و ولز کردن هستند ؛ همچون کسی که روی سطح بسیار داغی ایستاده ولی نمی تواند فریاد بزند)اما پرروگری خود را حفظ کرده و لبخند میزند تا نمایش دهد که ایران نتوانسته کاری کند.
این که ما معتقدیم هنوز انتقام سردار گرفته نشده است به این دلیل است که آنها علنی زدند اما تلافی علنی ما فقط یک مورد، عین الاسد بوده و باقی غیرعلنی بوده است.
البته پروندهی انتقام سردار هنوز بسته نشده است. انتقام سردار با به هلاکت رسیدن عامل مستقیم این ترور یعنی شخص رئیس جمهور آمریکا و پمپئو صورت میگیرد؛ اما باید تا فرا رسیدن موعد، صبور بود.
بنابراین متوجه این تابلو دو طرفه باشیم، تا کاسه صبر مردم لبریز نشود. اگر این موارد همواره مورد توجه ما باشد، تشخیص وظیفه آسان میشود.
- رفع یا دفع تحریم؟
رفع تحریم با خنثی سازی تحریم که رهبری فرمودند چه تفاوتی دارد؟ در زبان ادعیه نیز، برخی ادعیه رفع بلا می کنند و برخی دفع. این که ابتلا یا(بیماری) پیش آمده برای ما با دعا از بین برود، معنی دفع است و اگر با دعا اصلاً بیماری رخ ندهد، مصداق رفع میشود.
به همین ترتیب خنثی سازی تحریم یعنی دفع تحریمی که رخ داده است اما رفع تحریم یعنی کاری کنیم که دیگر به هیچ وجه امکان تحریم وجود نداشته باشد، چه از نظر قانونی چه غیر قانونی.
- اقدام راهبردی برای لغو تحریم ها؛ طرح مصوب مجلس
عملکرد شش ماهه هیئت رئیسه مجلس متوسط بوده است، نه خیلی عالی نه بد. لیکن «طرح راهبردی برای لغو تحریم ها» کهدر مجلس تصویب و ابلاغ شد طرح خوبی بود. بنده استدعا دارم بزرگواران با نگاه آرمانگرایانه مسائل را تحلیل نکنند. برخی با این پیشفرض که همه ابزارها در اداره کشور دست انقلابیون است، قضایا را تحلیل می کنند و دچار آرمانگرایی میشوند. این که مجلس در رأس امور است، در واقع یک تعارف است؛ اخیراً شاهد بودیم که مجلس طرحی برای کمک به اقشار ضعیف تصویب کرد، دولت اعلام کرد که بودجه اجرای این طرح را نداریم بعد خود دولت با پررویی تمام مصوبه دیگری را با تعابیر دیگری برای حمایت از مستضعفین تصویب کرد!
- پول، قدرت میآورد.
درکشور ما قدرت، پول و رسانه کار را پیش میبرد و خیلی از ابزارها آن طور که ما میپنداریم عملاً دست رهبر یا حکومت نیست. متأسفانه انقلابیون از نظر اقتصادی ضعیف هستند و اکثر شرکت ها و کارتل های بزرگ اقتصادی تحت ید اصلاح طلبان است، از جمله مجموعه ای که پشت بایا هست. سر بزنگاهها این قدرت ها را به میدان میآورند و برای فردی که سال ۹۲ زیر پنج درصد رأی داشت، پنجاه درصد رأی جمع میکنند و چهار سال بعد نیز بدون کارنامه موفق مجدداً رأی بیشتری برایش فراهم میکنند.
باچنین توضیحاتی باید دقت کنیم که توقعات و انتظارات به جایی داشته باشیم.
- شمشیر دموکلوس
در یونان باستان امپراطوری به نام دموکلوس حکومت میکرد. فردی از او می خواهد که چند روزی به جای او پادشاهی کند و طعم حاکمیت را بچشد. هنگام جلوس برتخت سلطنت بالای سرش شمشیر بزرگی میبیند که از سقف با یک تار موی دم اسب آویزان شده است و اگر از تار مو جدا شود وسط سر او فرود میآید؛ از درخواستش پشیمان میشود و دیگر هوس پادشاهی نمیکند.
اصطلاح شمشیر دموکلوس در تعابیر سیاسی، بدین معنا است که حکومت کار بسیار خطرناکی است و هر لحظه بیم نابودی حاکم وجود دارد و این اصطلاح در برخی تصمیمات بدین منظور است که ممکن است آن تصمیم شرایط خطرناکی برای حکومت پیش بیاورد.
- شرکت بایا
در رابطه با متنی که در پیام رسانها در مورد تهدیدات بایا دست به دست میشود مبنی بر این که بایا برای فلان سرمایه دار اصلاح طلب است ناراحت کننده است اما غیر قانونی نیست، البته مطالب منتشر شده نیز صرفاً یک ادعا است و باید در خصوص صحتش تحیق شود. برخی اتهاماتی که در متن آمده واهی و خنده آور است. به نظر میرسد این متن توسط رقبای بایا نوشته شده و رقبا مترصد سوء استفاده از احساسات انقلابی برای سلب اعتماد از مجموعه بایا بودهاند.
از موارد ادعایی در متن تضییع حقوق تمامی تولیدکنندگان و مصرف کنندگان است!!
کلمه تمامی، لفظ دقیقی است. وقتی ادعا میشود تمامی شامل ۸۰ میلیون مصرف کننده ایرانی و هر تولید کننده میشود، اصلا بایا کشش و گنجایش پذیرش همه تولید کننده ها در صنوف مختلف را ندارد. نه تنها بایا، هیچ بازاری چنین ظرفیتی ندارد. هر محصول تولیدی لایه های مختلف تولید را شامل میشود.
از موارد قابل تامل دیگر در متن منظور، ادعای توزیع مواد خوراکی تراریخته است که باعث عقیم سازی مردان و زنان ایرانی میشود! مواد تراریخته در مراکز بسیاری درحال عرضه است و مردم با وجود آگاهی از تراریخته بودنشان خریداری میکنند.
لازم به ذکر است هر تراریختهای لزوماً بد نیست. تراریخته یک علم است و در بسیاری از تولیدات به صورت رسمی از این علم استفاده میشود, اما در برخی موارد هم استفاده نادرست و مضر دارد.
آن چه مشخص است این متن به دست یک شخص دلسوز کارشناس تهیه نشده بلکه ساخته و پرداخته ذهنی است که میخواسته از عواطف انقلابیون سوء استفاده کند.
محاسن و معایب یک فروشگاه زنجیرهای قابل بحث است؛ درکنار معایب این مراکز باید به محاسن آنها نیز توجه داشت. چه بسا افرادی که به دلیل برخی مشکلات، شغل خود را از دست دادهاند اما به واسطه همین فروشگاه ها در حرفه دیگری مشغول به کار شده اند؛ بنابراین این که در این متن ادعا شده کهمیلیون ها راننده و مغازه دار بیکار خواهند شد؛، ادعای دقیقی نیست چرا که این مراکز از مردم کشور خودمان استخدام میکنند، نه از اروپا و … .
سال ۹۷-۹۶، ۱۵% اشتغال کشور توسط شرکت دیجی کالا به تنهایی صورت گرفته بود. یک شرکت خصوصی توانسته بود این میزان کارمند استخدام کند: از راننده تا اپراتور و انبار دار و تامین کننده و … .
در ادامه این متنکه گفته شده: «شرکت بایا به محض تشخیصِ تولید و مصرف، اقدام به واردات میکند و تولید کننده و مصرف کننده از مدار خارج و کل سود به جیب یک نفر یا یک گروه میرود». این مطلب نیز نظریه ای غیرکارشناسانه است.
چرا که هر شهروند ایرانی اجازه و امکان ثبت یک شرکت و فعالیت اقتصادی را دارد، این که انقلابیون یک بازار مشترک بزرگ ندارند، ایرادش به خود ما وارد است (مجموعه «باسلام» در مقایسه با شرکت «بایا» بسیار محدود است).
روش کار در بایا به این صورت است که هرکس بخواهد، میتواند در بایا غرفه اجاره کند. این گونه نیست که بایا از طرف خودش جنس وارد کند و بفروشد. شاید به عنوان یک غرفه دار فعالیت این چنینی هم داشته باشد, اما هر شخصی میتواند جنس ایرانی تولید کند و در بایا به فروش برساند؛ با این نگاه بازارهایی مثل باسلام و بایا بسیار به اشتغال کمک میکنند.
- انعطاف داشته باشیم.
بسیار مهم است که ما در مقابل برخی تغییرات مقاومت نکنیم. با ظهور اسنپ بساط بسیاری از آژانسها برچیده شد. پنج سال قبل چند هزار آژانس جابجایی مسافر وجود داشت، اما امروزه تعدادشان بسیار کم شده است. اتفاق بدی افتاده است؟ خیر. رانندههای آژانس چهار ساعت معطل میشدند تا یک مسافر را دو ساعت از غرب به شرق تهران ببرند، سپس باید خالی برمیگشتند و دوباره در آژانسشان ته صف منتظر میشدند تا نوبتشان شود؛ اما با پدیده اسنپ، خودرو هیچ وقت خالی نیست، کرایهها تعدیل شده است. راننده نیز، با درآمد بیشتر و اعصاب آرامتر ارتزاق میکند.
بنابراین نباید با هر پدیده جدیدی برخورد غیر مسؤولانه و غیر کارشناسانه داشته باشیم. خواهش میکنم دچار سوء تفاهم نشوید که منظور بنده حمایت از یک سری سرمایه دار یهودی-آمریکایی است؛ بلکه اعتراض بنده به تحلیل سطحی و مضحک و اغراقآمیز متن مذکور است.
البته این که «سودش در جیب چه کسی میرود» باید اثبات شود. اصلا فرض کنیم برای اصلاح طلبها هم باشدو برای ثبت نام هم هزینه ۳۰۰ هزار تومانی دریافت می کنند، چه اشکالی دارد؟ یک نرم افزار چند ده میلیارد تومانی نوشتهاند، برایش تبلیغات می کنند و هزینه های دیگر … کسی که دوست دارد میتواند برود و شما که علاقه ندارید میتوانید پول ندهید و وارد نشوید.. این ثبت نام برای کسانی است که مایلند غرفه بگیرند و به پرداخت این هزینه راضی هستند.
- مشارکت در چندگروه مطالبهگری، اشتباه است.
برخی عزیزان بطور هم زمان در چند گروه مطالبه گری فعالیت میکنند و گاهی مطالبات مخالف و متضاد هم هستند و دوستان دچار سردرگمی میشوند. تکلیف ما چیست؟ ۱. در ابتدای جلسه در مورد شرایط آخرالزمان، تشخیص درست تکلیف صحبت شد ۲. فعالیت هم زمان در چند گروه مطالبه گری اشتباه است زیرا در ذهنتان تعارض پیش می آید. تحقیق کنید، ببینید کار کدام گروه دقیق تر و جامع تر است و در آن گروه به مطالبه گری بپردازید.
برآیند همه گروههای مطالبه گری مثبت است اما در گروهی که تراز عملکردش بالاتر است مشغول شوید. با خط فکری و تحلیل آنجا پیش بروید، و اگر در خط مشیشان احساس خطا کردید، به روشنگری بپردازید و امر به معروف و نهی از منکر کنید. هیچ فردی معصوم نیست و همه ما خطا داریم و نیازمند امر به معروف و نهی از منکر هستیم.
- باید قوی شویم!
خواهشمندم مطالب صفحه راه بیداری در اینستاگرام را استوری کنید. استوری، لایک کردن و نظر دادن موجب بیشتر دیده شدن این مطالب میشود. از راه های قوی شدن رسانهای همین است. برخی از پستهای راه بیداری، نود هزار، هفتاد هزار بازدید کننده داشته است که خیلی عالی است. ان شاء الله با کمک شما بزرگواران به چند صد هزار بازدید کننده برسد.