بسم الله الرحمن الرحیم

  • محورهای صحبت علی اکبر جباری، دبیر تشکل راه بیداری
  • جلسه ۲۸۸ راه بیداری مورخ ۲۷ دی ماه ۱۴۰۲

 مخالفت با ولی فقیه!!

ما در مقابل ولی معظم فقیه می‌توانیم نظر مخالف بدهیم اما زمانی که ایشان قاطعانه دستور دادند؛ ما موظفیم:

 ۱- اطاعت کنیم

۲- آن را تضعیف نکنیم. مثلا بگوییم: چه کار کنیم دیگر؟! ایشان ولی فقیه هستند و ما مجبوریم گوش بدهیم! یا اینکه نظر مخالف خود را دائماً تکرار کنیم یا تحلیل‌هایی که تأیید کننده نظر ما می‌باشد منتشر کنیم؛

به طور مثال در ایام کرونا، ایشان فرمودند کلیه مصوبات و فرامین ستاد کرونا لازم الاجراست و این یعنی دستور. یا رهبر فرمودند:«من واکسن می‌زنم، ماسک می‌زنم. بنده رعایت می‌کنم، شما نیز رعایت کنید. شما رعایت نمی‌کنید، من از آن پرستاری که صورتش به خاطر ماسک و… کبود و سرخ شده و دارد به بیماران کرونایی رسیدگی می‌کند، خجالت می‌کشم. ماسک بزنید!» شاهد بودیم برخی افراد می‌گفتند: «رهبر ما بسیار مظلوم و غریب هستند. ایشان را تحت فشار مجبور کردند که ماسک بزنند یا واکسن بزنند!» ببینید نفهمی‌ عده‌ای تا کجاست؟!؟! آن وقت می‌گوییم چرا حکومت حضرت علی(علیه السلام) از دست رفت؟ آن زمان که وجود مبارک امام معصوم حضور داشتند،  آن اتفاقات می‌افتاد چه برسد به الان که  امام معصوم را با چشم نمی‌بینیم! و…

برخی می‌گویند:« چرا مردم به نهج البلاغه عمل نمی‌کنند. اگر به قرآن عمل کنیم همه خوشبخت می‌شویم!» خب! شما عمل کن!

یا برخی می گویند: «مسئولین باید از زندگی اشرافی به دور باشند.» کدام مسئولی قبول می کند که زندگی اشرافی دارد؟!

چه کسی باید به این باید‌هایی که می‌گویید، عمل کند؟ مسئولین؟! اما مسئولین عمل نمی‌کنند. خود ما که مدام «باید باید» می‌کنیم، باید مسئولین را وادار به عمل کنیم؛ همین افرادی که کمی سر صحبت به این سمت برود تا تکلیفی گردنشان بیفتد، جاخالی می‌دهند؛ اگر امام زمان(ع) هم ظهور کنند همه کارها را گردن ایشان می‌اندازند مثل انجمن حجتیه که هیچ کاری نمی‌کنند و می‌گویند آقا بیایند همه چیز را درست بکنند. تا یک سری چیزها بین طرفداران و مدعیان یاری حضرت حجت(عج) یعنی ما درست نشود، آقا ظهور نمی‌کنند. بسیار قصه پیچیده‌ای است.

تعصب منجر به انحراف می شود.

در قصه کرونا عده‌ای یک اقدام بی‌شرمانه و وقیحانه انجام دادند. آن‌ها شروع به اثبات این موضوع نمودند که رهبر معظم انقلاب در دوره رهبری خود خطا هم داشتند. برخی حزب‌اللهی‌ها مدارک و اسناد آوردند که رهبر سر قصه «کنترل جمعیت» اشتباه کردند و خودشان هم اعتراف کردند. پس در کرونا هم دارند اشتباه می‌کنند که دستور داده‌اند از تصمیمات ستاد کرونا تبعیت شود. خصوصا در پیام‌رسان ایتا شما می‌توانید رگه‌های این قبیل افراد خشکه مقدس‌ را ببینید (ما نسبت به ایتا موضع خاصی نداریم اما اغلب این افراد در ایتا حضور دارند). افرادی که بر خلاف نظر رهبر قدم برمی‌دارند، مثلاً در قصه کرونا خودشان ماسک نمی‌زدند و مدام دلیل می‌آوردند که شما هم نزنید. از طرفی روی مسئله جمعیت هم کار می‌کردند تا اثبات کنند رهبر اشتباه کرده و خودشان هم اعتراف کرده‌اند….

در روایات آمده است زمانی که حضرت حجت(عج) ظهور می‌کنند عده‌ای متدین‌نما جلوی ایشان می‌ایستند. (متدین واقعی جلوی ولی‌الله الاعظم(عج) نمی‌ایستد.) هم ما فکر می‌کنیم این شخص متدین است هم خود آن فرد. برای مثال نماز داعشی‌ها از نماز ما اول وقت‌تر است، بسیاری از مکروهات را هم انجام نمی‌دهند و بسیاری از مستحبات را هم انجام می‌دهند؛ منتها خط اصلی تفکرشان به قدری خراب است که با صهیونیست‌ها و آمریکا یکی هستند و در نهایت اعوجاج قرار دارند.

تبعیت از ولی فقیه؛ تمرینی برای تبعیت از معصوم

در حکمت شماره ۳۲۱ نهج البلاغه آمده است حضرت امیرالمؤمنین علی(ع) به ابن عباس می‌فرمایند: «بر توست(بر تو واجب است) که نظر مشورتی به من دهی. من در آن نگاه بکنم، اگر نپذیرفتم، (تو باید) اطاعت بکنی!» بسیار کوتاه و دقیق و واضح و قشنگ نسبت امام و مأموم را آشکار می‌سازد.

اما متاسفانه هوای نفس ما می‌گوید تا جایی با ولی فقیه هستم که نظرات ولی فقیه با نظرات من یکی است؛ اما اگر نظرات ایشان با من زاویه گرفت، شروع به طعنه و کنایه زدن می‌کنم. در قضیه اطاعت از ولی فقیه، برخی افرادی که بسیار تندرو بودند مانند عدالت‌خواهان از آقا آقا گفتن به متلک و طعنه انداختن به رهبر رسیده‌اند. اسمشان عدالت‌خواه است اما معنی و مفهوم عدالت و مصلحت را نفهمیده‌اند.  

قصه تبعیت از ولی فقیه بسیار مهم است. ما در دوره تمرین تبعیت از امام معصوم هستیم. اگر در این تمرین موفق شویم، خدا اجازه ظهور می‌دهد؛ اگر خدایی نکرده این اتفاق نیفتد، امر ظهور تا آخرین روز عمر کره زمین عقب می‌افتد؛ صبر خدا بسیار زیاد است، ما عمرمان کم است لذا صبرمان هم کم است؛ اما خدا صبر می‌کند تا آن چیزی که باید بشود.

اهمیتِ نقشِ «مردم»

دلیل بسیاری از جنگ‌ها در ۱۰۰ سال اخیر مردم بوده‌اند. آمریکا در سده اخیر به نام «دموکراسی» همه جنگ‌ها را به راه انداخته است؛ در واقع با این شعار حمله می‌کنند که می‌خواهیم دیکتاتورها را از بین ببریم. آمریکا، اسرائیل، غرب‌زده‌ها و اصلاح‌طلبان همه از «مردم» دم می‌زنند، ما هم می‌گوییم « مردم»، «نظر مردم»، «حق مردم»، «حقوق بشر» و …

در هر اتفاقی که پیش می‌آید، اهمیتِ نقشِ مردم مشخص می شود. در قصه آشوب مهسا، موضوع مردم یک چیز بود اما مسئله اصلی «مردم» بودند. یک جنگ شناختی و ترکیبی بود که می‌خواست ذهن «مردم» را بدزدد. در انتخابات، باید «مردم» را پای صندوق رأی بیاوریم. در قصه غزه (قبلا در مورد آن صحبت شد) ایران به خاطر حرف و حدیثِ برخی«مردم» نمی‌تواند مستقیم و محکم عکس‌العمل نشان دهد. یمن چرا می‌تواند عکس العمل نشان بدهد؟ به خاطر همراهی «مردمش». ایران و یمن اصلا قابل مقایسه نیستند؛ مردم یمن واقعا پا برهنه و گرسنه هستند؛ اما کشتی آمریکا را می‌گیرند و با بارش آتش می‌زنند. در ایران چنین شرایط و همراهی میان مردم نیست. قدرت و توان آنها از ما بیشتر نیست اما اصلی‌ترین دلیل عملکرد قاطع آن‌ها «مردم» هستند. همراهیِ«مردمِ» ما را دشمنان با همین رسانه‌هایشان (منو تو، بی بی سی، اینستاگرام) و فضای مجازی دزدیده‌اند.

هر جا برویم، «مردم» تعیین کننده هستند. سخت ترین کار همراه کردن «مردم» است، همه هم از آن دم می‌زنند. در حال حاضر، طرف مقابل در قصه «مردم» از ما جلوتر است، حتی «مردم» ما را هم با خودشان برده‌اند. جسمِ مردم ما اینجاست، اما افکارشان در آنجا. اگر روزی بتوانیم در جنگ رسانه پیروز شویم، به شما قول می‌دهم ظهور امام زمان(عج) اتفاق می‌افتد.

در انتخابات، آشوب مهسا، اقتصاد مقاومتی، گرانی، سیل، زلزله و هر اتفاقی که پیش بیاید به طریقی موضوع «مردم» خود را نشان می‌دهد.

مأموریت ما این است که مردم را در جبهه حق و دور امام جامعه (ولی جامعه) جمع کنیم و پای کار حکومت اسلام بیاوریم. ما به‌خاطر مردم دور هم جمع شده‌ایم. این حرف بسیار کلی است و سعی کرده‌ایم این هدف را جزئی و عملیاتی کنیم! یکی از شعارهای اصلی تشکل «فکر مؤثر؛ کار مؤثر» است. ما دور هم جمع نشده‌‌ایم که چهارشنبه‌ها گَپ بزنیم یا صرفاً دغدغه‌ها را بیان کنیم؛ می‌خواهیم واقعاً کاری انجام دهیم. منتها در این مسیر باید تحلیل داشته باشیم.

سخت ترین آزمایش

با توجه به آیات قرآن، اگر خدا اراده می‌کرد، تمام فقرا غنی می‌شدند؛ منتها خدا برای آزمایش مردم این کار را نمی‌کند و فقر را مایه  آزمایش مردم قرار می دهد. در بحث ما، خدا اگر اراده می‌کرد، قلوب همه مؤمنین به سمت جبهه حق می‌چرخید؛ قلب که بچرخد، عمل هم آرام آرام می‌چرخد، اما خدا حتی در رابطه با اولیا، مانند حضرت علی علیه السلام هم، چنین اراده‌ای نکرد و قلوب مردم را با ایشان همراه نساخت؛ به گونه‌ای که حتی حکومت به دست معاویه افتاد. خدا برای پیامبراکرم(ص) یعنی نفر اول خلقت نیز چنین کاری نکرد و حکومتشان دست اشرار افتاد. بزرگ‌ترین و سخت‌ترین آزمایش ما، مردم هستند باید آن‌ها را پای کار جبهه حق بیاوریم و آماده کنیم تا «ولی الله الاعظم» را بخواهند و خدا اجازه ظهور بدهد. ما برای حکومت اسلامی تلاش می‌کنیم تا از طریق حکومت اسلامی برای ظهور حضرت حجت(ع) زمینه سازی شود.

ابزارِ همراه کردن مردم

وظیفه تشکل، بیدار کردن مردم است؛ اما برای بیدار کردن مردم اول باید خود تشکل بیدار باشد. کسی که خواب باشد نمی‌تواند بقیه را بیدار کند؛ لذا باید زحمت کشید. مسیر و ابزار آن «کار تشکیلاتی» است، کار تشکیلاتی مثل پِی می‌ماند، روی این پِی «جهاد تبیین»، «رسانه»، «تبلیغات» و … سوار می‌شود. کار تشکیلاتی همه این موارد را مثل یک کمربند نگه می‌دارد.

تشکیلات یعنی «حضور در همین جلسه» و «هماهنگی» و در بقیه موارد «با هم کار را پیش بردن». اگر در موضوعات مختلف به موضوع «مردم» توجه نداشته باشیم، بازی و جنگ بُرده را واگذار می‌کنیم، مثل جنگ صفین، مثل حکومت امیرالمؤمنین(ع) که از دست رفت.

عبرت از تاریخ

پرداختن به این موضوع مهم یعنی «مردم»، مأموریت اصلی ما است. کلید باز شدن قفل غیبت که به ظهور منجر شود، «مردم» هستند. در حکومت اسلامی، برای حل مشکلات، ایستادگی مقابل استکبار جهانی و … با «مردم» کار داریم. خدا سیستم را به این صورت چیدمان کرده است. یک لحظه اراده می‌کند، شهید سلیمانی شهید می‌شود، آن راهپیمایی چند ده میلیونی در تشییع شهید سلیمانی اتفاق می‌افتد، بعد یک دفعه قصه هواپیمای اوکراینی رخ می‌دهد و یک عده ریزش می‌کنند.

از ابتدای خلقت، در بسیاری از اتفاقات، شرایطی پیش آمده است که مردم به میدان بیایند؛ مثلاً «مردم» به کاخ خلیفه سوم یورش بردند و او را کشتند سپس «مردم» هجمه آوردند تا حضرت علی(ع) خلیفه شوند و چندی بعد در قصه خون‌خواهی خلیفه مقتول(عثمان) -که حضرت امیر(ع) از او حفاظت می‌کردند،- بخشی از همان «مردم» جنگ جمل را به راه انداختند و در نهایت بخش دیگری از همان «مردم» کاری کردند که خلیفه مقتدر مسلمین (امیرالمومنین) به قدری تنها شود که با چاه درد دل کند و در نهایت هم حکومت تحویل معاویه شود.

این عبرت‌های تاریخی مسائل بسیار مهمی‌هستند، یعنی مهمترین حرف‌هایی که ما داریم که با هم بزنیم و مدام با هم تکرار کنیم و برای آن راه حل پیدا کنیم، همین است. تاریخ اسلام، تاریخ معاصر و تاریخ ۴۵ ساله انقلاب پیش روی ما است، فعالیت ما باید به گونه‌ای باشد که آن موضوع اصلی یعنی «مردم» را فراموش نکنیم.

 

فرزانه سالاریمشاهده نوشته ها

Avatar for فرزانه سالاری

حسینیه شهید بهشتی

امکان ارسال نظر وجود ندارد!