بسم الله الرحمن الرحیم
- محورهای صحبت دبیر تشکل راه بیداری، علی اکبر جباری
- جلسه ۲۸۰ مورخ ۱ آذر ماه ۱۴۰۲
مشکلات مدارس سمپاد
تشویق به مهاجرت
سمپاد مخفف سازمان ملی پرورش استعدادهای درخشان است. به عنوان نمونه مدرسه«فرزانگان» سمپاد دخترانه و مدرسه «علامه حلی» سمپاد پسرانه می باشند.
یکی از مشکلات در مدارس سمپاد این است که برخی دبیران این مدارس، دانشآموزان را به مهاجرت تشویق میکنند. مشکل این مدارس با تعویض اینگونه دبیران حل نمی شود زیرا مشکل اصلی، سیاست ها، افکار و افراد کلانی هستند که پشت پرده این مدارس هستند. اگر دو دبیر را هم عوض کنند دوباره دو نفر دیگر میآیند و رویه به همان صورت قبل ادامه می یابد.
در این مدارس دو مشکل به طور اساسی وجود دارد:
- از سن دبیرستان، نخبگان ما را تشویق به مهاجرت میکنند.
- هیچ گزینش و نظارتی در پذیرش دانشآموزان وجود ندارد.
متأسفانه اغلب دختران دبیرستانی که سالها از بلوغ آنها گذشته کاملاً بدون حجاب(کشف حجاب) از این مدارس خارج می شوند. اصلاً معنا ندارد پول بیت المال خرج افرادی شود که بدیهیترین مسائل شرعی را رعایت نمیکنند. وقتی هنوز نتوانستهاند دانش آموزان این مدارس را اقناع کنند که ملزم به رعایت حجاب هستند(منظور از حجاب هم چادر نیست؛ بلکه همان حدود شرعی است) باید این مدارس را تعطیل کرد. چرا باید پول بسیار زیادی از بیت المال هزینه شود؛ بعد هم این دانشآموزان آماده شوند و بروند برای کانادا و آمریکا(دولتهای متخاصم با ما)_که در جنایت علیه بشریت کم نگذاشتند_خدمت کنند. متاسفانه کسی به فکر این مسائل مهم نیست؛ در صورتی که باید دانشآموزانی که آنجا تحصیل میکنند به درستی گزینش شوند.
برخی افراد میگویند که این دانشآموزان جزء تیزهوشان هستند و نمیشود آنها را گزینش کرد. در پاسخ باید گفت که اولاً چه کسی گفته در ایران فقط این افراد تیزهوش هستند و همه تیزهوشان آنجا جمع شدهاند؟ چه معنا دارد که ما تیزهوشان را جمع کنیم و پول بیتالمال را هزینه کنیم. اصلاً همه این مدارس را تعطیل کنید! همه تیزهوشان را یک جا جمع میکنند و برای مهاجرت از کشور تشویقشان می کنند!
نخبگانِ تهی از فرهنگ و اعتقاد!
پیش از انقلاب این مدارس را راه اندازی کردند که یک کار ویژه علمی انجام شود و تعدادشان هم زیاد نبود. در تهران فقط ۴ مدرسه عضو سمپاد بود یک راهنمایی پسرانه و یک دبیرستان پسرانه، یک راهنمایی دخترانه و یک دبیرستان دخترانه. در حال حاضر فقط در شهر تهران، ۱۰ مدرسه دخترانه و ۱۰ مدرسه پسرانه عضو سمپاد وجود دارد و در شهرستانهای مختلف نیز از این مدارس وجود دارد. اگر این دانشآموزان در مدارس پخش باشند، خیلی بهتر است. در تهران ۴۰ مدرسه سمپاد داریم. تمام نخبگان مدارس دولتی را راهی مدارس خاص می کنند سپس میگویند چرا سطح مدارس دولتی پایین است؟!!
اگر این دانشآموزان در همان مدارس دولتی باقی میماندند سطح آن مدارس اینقدر نزولی نمی شد. در امتحانات نهایی برخی دروس تخصصی، همه دانشآموزان برخی از مدارس تجدید هستند!! وقتی در مدرسه فضای درس نخواندن باشد، دو دانشآموز متوسط هم بخواهند درس بخوانند، نمیتوانند. گاهی اوقات ۲-۳ دانشآموز تیزهوشِ پرانگیزه یک کلاس را زنده میکنند. همه دانش آموزان نخبه را یک جا جمع میکنند اما کار تربیتی فرهنگی انجام نمیدهند در حالی که پول بیتالمال است که در این مدارس سمپاد هزینه می شود. رئیس سازمان سمپاد هم وقتی گزارش ارائه می دهند تنها آمار قبولی کنکور را می گویند!! معلوم است که قبولی میدهید! همه تیزهوشان را از تهران و اقصی نقاط کشور در تهران و شهرهای بزرگ جمع کردهاید باید نتایج فوقالعاده و درخشانی داشته باشید. از طرف دیگر باید برنامههای قوی تربیتی نیز برای دانش آموزان این مدارس داشته باشند که متاسفانه ندارند!! در مدارس دخترانه سمپاد نتیجه عدم رسیدگی به کار تربیتی_فرهنگی بسیار واضح است!! میزان دانش آموزان کشف حجاب، وضعیت وخیم تربیت و فرهنگ در این مدارس را مشخص میکند.
کانون توجه دشمن
وقتی تمام نخبگان کشور را در مدارس خاص جمع می کنند و از هزینه بیت المال برایشان خرج می کنند؛ دشمن هم به راحتی میتواند این افراد را گزینش و جذب کند و به آنها پذیرش بدهد. کسی که در آمریکا درس خوانده و فرزندش آنجا دنیا آمده است و تابعیت آنجا را دارد، مسئول این سازمان قرار میدهند. این بچههای نخبه، دانشگاههای دولتی شهر تهران را پر میکنند و می شوند دانشجوهای این مملکت!! در این مورد باید کار رسانهای جدی انجام شود.
وقتی مدارس غیر دولتی ضد انقلاب(معلوم الحال) که نتایج بسیار خوبی در کنکور دارند محل تحصیل آقازادهها و فرزندان مسئولین(اعم از انقلابی و غیر انقلابی) هستند؛ آیا چنین مسئولانی میتوانند برای آموزش و پرورش فرزندان ایران دلسوزی کنند؟! در حالی که فرزندان خودشان در مدارس با امکانات عالی و البته با رویکرد ضد انقلاب در حال تحصیل هستند!!! اینجا نقاط حساس ما هستند. شواهدی نداریم اما عقلاً دشمن به این قبیل مدارس نخبه پرور بیتوجه نخواهد بود بلکه توجه ویژه ای دارد زیرا دشمن معمولاً به دنبال یک کار پایهای است و اهداف مقطعی و کوتاه مدت ندارد و برنامه هایش را از سنین کودکی و مهدکودک ها آغاز و پیاده میکند؛ به طور مثال خیریههای بزرگی در میان آفریقا(کشور مسلمان) وجود دارد که علنا برای اسراییل است و در حال انجام برنامه های پایه ای(در راستای مقاصدشان) در سلسله مدارس این کشور هستند.
خیّرین جنایتکار!!
رسم بدی در دولتها وجود دارد. کسی که به عنوان خیّر مطرح میشود از او قدیس میسازند و حتی به نیت وی توجه نمیکنند. در مورد زوج پزشکی که در قتل شهید عجمیان نقش داشتند، همه می گفتند اینها خیّر هستند و مدرسه راه انداختند و…!!! بعضی از خیّرین گرگ هستند. قصههای پولشویی و … در مورد خیریهها نیز به قوت قبل باقی است که خیریه هایی تأسیس میکنند تا به دولت مالیات ندهند و پولی که میخواهند به دولت بدهند، دست خودشان باشد و به هر نحوی که دلشان میخواهد خرج کنند و هر چند وقت یکبار، جریان نفوذ به اسم کار خیر و خیریه، رسانهای میشود! به طور مثال جمعیت امام علی(ع) مشکل اعتقادی داشتند، رییس آنها هم که دستگیر شده بود توانست فرار کند. جمعیت امام علی(ع) در حادثه سیل لرستان برای بی بی سی گزارش تهیه میکردند. اسم خیریهشان را هم امام علی(ع) انتخاب کردهاند. ما با این همه ثروت، معدن و دریاهایی که داریم اصلاً نباید در کشور، فقیر وجود داشته باشد که نیاز به تاسیس خیریه و کمک خیّرین وجود داشته باشد. در حالیکه همیشه دولت ها با وجود درآمد نفت و منافع دیگری که در کشور وجود دارد، همیشه محتاج خیّرین است.
کار فرهنگیِ صنایع پتروشیمی و فولاد کشور!!!
آموزش و پرورش دائماً التماس میکند که بودجه نداریم و بدبختیم. و آبروی خود و معلمینش را برده است و امروزه مَثَل بیچارگی معلم شده است؛ چون دائماً در صدا و سیما یا جاهای دیگر بلندگوی «نداریم» دست گرفتهاند؛ از آن طرف مسئولین پتروشیمی و فولاد –در حالی که تخصص فرهنگ و تربیت ندارند- با بودجههای چند صد میلیاردی و چند هزار میلیاردی، کار فرهنگی میکنند!!! دولت به جای اینکه کاسه «چه کنم» دستش بگیرد و محتاج خیرین باشد، همان بودجه را از پتروشیمی و فولاد بگیرد و به آموزش و پرورش بدهد.
فرمان آتش به اختیار
چرا در حوزه آموزش و پرورش به این جا رسیدهایم!؟ به خاطر سکوت مؤمنین. حضرت امیر در وصیت نامه خود میفرمایند اگر امر به معروف و نهی از منکر را ترک کنید، اشرار بر شما مسلط میشوند. اشرار همینهای هستند که الآن دارید میبینید که موجب می شوند رهبر انقلاب که رئیس یک نظام هستند حدود ۱۰ سال قبل فرمان آتش به اختیار دادند. آتش به اختیار در جنگ برای نظامیان است؛ وقتی که ارتباط فرمانده با نیروها در میدان نبرد قطع میشود، فرمانده دستور آتش به اختیار میدهد.
این فرمان آتش به اختیار رهبری یعنی به داد خودتان و مملکتتان برسید و منتظر فرمان نباشید. ما از لحاظ امنیتی و نظامی مشکلی در کشور نداریم لذا مخاطب فرمان آتش به اختیار، اهالی فرهنگ هستند.
صبر؛ چاشنی کار تشکیلاتی و کلید پیروزی است.
خوب راه حل چیست؟ مطالبهگری، کار تشکیلاتی، صبر تشکیلاتی. مهارت تحمل ابهام و … به ما کمک میکنند تا عجله نکنیم و روی موضوعات پافشاری کنیم تا به نقطه مد نظر برسیم. کار تشکیلاتی در سایه صبر، ممارست، رها نکردن، هماهنگی، این شاخه آن شاخه نکردن و مهارت تحمل ابهام محقق می شود. برخی افراد چون نمیدانند دقیقاً باید چکار کنند از تشکل جدا می شوند. گاهی اوقات سختی کار، همین تشخیص تکلیف و روش انجام آن است که نیاز به طراحی و صبر دارد.
گاهی اوقات یک اقلیتی، پرچمی را بلند میکنند،خدا به واسطه آنها نظر رحمت را به آن جامعه میافکند. اینکه تا کنون با این همه معضلات و مشکلات، مملکت پیش آمده و انقلاب سر پا مانده و قدرتمندتر شده است به خاطر اقلیتی است که خالصانه و صادقانه با نیت پاک الهی مشغول کار و جهاد هستند. این اقلیت اگر زیاد شوند، امام زمان(عج) انشاءالله ظهور میکنند. گاهی اوقات بنده و امثال بنده وقتی ذرهای یک جای کار گره میخورد، زود جا خالی میدهیم و به تشکل دیگر یا جای دیگری میرویم، بدانیم که این جا خالی دادن و معرکه را خالی کردن، در راستای تمایلات نفسانی ما می باشد.
یکی از مواردی که کشور ما را تا کنون سر پا نگه داشته است، دعا می باشد. البته دعا به تنهایی کاری پیش نمی برد، اما در کنار تلاش ها و حرکت های اندک که قرار میگیرد، بسیار موثر است. لذا در مسیر حل مشکلات کشور و جمع کردن انقلابیون جهت انجام کار تشکیلاتی، دعا را فراموش نکنید. هدف چیست؟ زمینهسازی برای ظهور حضرت حجت(عج). ما باید صبح تا شب فکر کنیم که چه کار کنیم تا یک ثانیه ظهور حضرت حجت (عج) را جلو بیاندازیم. به حضرت کمک کنیم و به ایشان دلخوشی بدهیم که اگر کسی حواسش به شما نیست حواس ما هست. منتها مراقب باشیم که فقط ادعا نباشد.