بسم الله الرَّحمن الرّحیم
- محورهای صحبت آقای محمد علی صمدی
- جلسه ۱۱۷ مورخ ۲۴/۰۲/۱۳۹۹
- مطالبه گری از مجلس، اهرم فشار به دولت کنونی
به نظر من، هرسال حضرت آقا عناوین بزرگ روی سال می گذارند که از توان سیستم فرتوت دیوان سالاری جمهوری اسلامی خارج است. منتها ایشان حکیمانه این نامگذاری را انجام می دهند تا به اصطلاح سرمشق گذاری برای بقیه شود. امسال هم عنوان «جهش تولید»، با این وضعیت و رویکردهای این دولت خیلی چیز بزرگی است. در واقع دولتی وجود ندارد؛ دولت همانند جنازه ای است که نمی توان از آن انتظار هیچ حرکتی داشت. ۲ سال است که وضع دولت این گونه است و ماجرای کرونا هم مزید بر علت شده است. حتی اگر اکنون ابتدای سال ۹۲ هم باشد، برای چنین دولتی این شعار(جهش تولید) بسیار بزرگ است. این دولت، دولتی رها، بی برنامه و باری به هرجهت است. همه برنامه این دولت «برجام» بود تا با این توافق، پولی به کشور بیاید و بتوانند خرج کنند(که نشد). در واقع از وزراء و معاون اول و رئیس جمهور نمیشود انتظار حرکتی داشت!!! ما یک نقطه امید داریم که زورمان به آن میرسد و آن یک جا، مجلس است که شما با مطالبه گری تجربه کردهاید. به نظر بنده مجلس نحیف است و نحیف بودن با جنازه بودن متفاوت است؛ شما نحیف را می توانید تقویت کنید؛ حتی اگر بخشی از ارگانهایش ازکار بیفتد، ولی زنده است. فعلاً ما مجلس را در همین حد قبول داریم. باید یاد بگیریم با ظرفیت هایی که وجود دارد، کارکنیم( کار، وگرنه غر زدن را که همه بلدند)، البته درخصوص اصلاح دولت هم باید تلاش کرد و مطالبه گری داشت، به وزرا هم باید فشار آورد؛ تجربه نشان داده که از هیچی بهتراست. حداقل خودشان را جمع وجور می کنند؛ اما مجلس گزینه خوبی(برای اعمال فشار و مطالبه گری) است. خصوصاً نمایندگانی که دور اول آنها است و میخواهند خودشان را اثبات کنند، به آنها میشود بسیار فشار آورد؛ نباید آنها را رها کرد. اگر اینها را رها کنی، داخل همان چاهی میافتند که بقیه افتادند!
امید ما به مجلس است، در همین حد که به آنها فشار بیاوریم و آنها هم بتوانند به دولت فشار بیاورند(راهگشا و خوب است)؛ تنها اهرم فشار به دولت، مجلس است.دولت به یک فرعون تبدیل شده است. منظور شخص رییس جمهور نیست؛ بلکه جایگاهی است که دولت پیداکرده و فکر می کند در جای فرعون نشسته است وکسی نمیتواند آن جایگاه را مواخذه کند.
دولت چرا در قضیه خودرو، اینگونه عمل میکند؟ از ابتدای این دولت قرار است مشکل پیش فروش پراید حل بشود، هنوز مشکل خودرو رفع نشده و هر روز هم شاهد افزایش قیمت و فشار بیشتر بر مردم هستیم. البته مردم نیز تا حدودی مقصرند که این خودروها را میخرند و استفاده میکنند. تمام ۸ سال، این دولت درگیر ماجرای خودرو بوده اند. میتوان نام این دولت را دولت «برجام و پراید» گذاشت(!!!!!) به نظرم اگر شهادت حاج قاسم سلیمانی اتفاق نمیافتاد، طی این چندساله اخیر هیچ نقطه شفاف دیگری وجود نداشت. بخشی از نمایندگان مجلس جدید(دوره اولی) هستند و می خواهند خودشان را اثبات کنند. این فرصت خوبی است، ما باید از این نماینده های جدید الورود مطالبه گری کنیم.
- مطالبه گری جدی از مجلس
در حال حاضر تمام کشور مشغول دوختن ماسک و تهیه ماده ضدعفونی کننده و… هستند؛ این کارها باید باشد و اگرنبود اتفاقات بدی میافتاد. شما راهکارهای دیگری را آزمودهاید و راههای دیگری را بلد هستید، باید بتوانید موضوعات را اولویت بندی کنید و به سمت آن راهکارها حرکت کنید تا جواب بگیرید. اگرشما این کار را انجام ندهید، بر زمین می ماند. مطالبه از نماینده های مجلس را باید از روز اول جدی گرفت، برخی از این پیگیری و مطالبات، باید رسانهای شود. مثلاً طرف باید بداند که اگر پشت تلفن جسارتی میکند، باید برای آن(جسارت) هزینه بدهد. این هزینه نداشتن، مقداری اینها را پررو می کند. لازم است بدانند که باید مقابل مردم پاسخگوی عملکردشان باشند. حتی برخی وزاء ادب صحبت کردن با مردم را ندارند و فرعونهای کوچکی هستند که (می پندارند) هیچکس حریفشان نمیشود. خصوصاً اینکه در مجلس، برخی نمایندگان جهت گرفتن امتیازی برای حوزه انتخابیهشان دور این وزرا راه میافتند و برخی از وزرا هم در حوزه عملشان این تمکن مالی را دارند. لذا برخی از این نمایندگان جوان، بسیار در معرض تهدید(فساد) قراردارند. عمدتاً نماینده های مجلس برای ملت، شاخ هستند و مقابل دولت خفیف هستند، باید اینموارد را پیدا کنید. باید دائم این افراد را رصدکنید؛ ببینیدکجا میروند و چه کار میکنند؟ و در کنار رصد ، مطالبه کنید. به طور مثال در قضیه ای که در اخبار آمده بود؛ مثلا کارشناس های بانک کارخانه هایی را ارزش گذاری میکردند، به این صورت که ۱۰۰ میلیارد را در حد ۲ میلیارد ارزش گذاری کرده، سپس خود کارشناس هم آن کارخانه را میخرید و یک باندهایی این گونه راه افتاده بود. این خبر پخش شد و جگر همه ما را هم سوزاند. آنهایی هم که ضرر دیده بودند، هم جگرشان سوخته و داغ دلشان تازه شده است. نه قوه قضائیه و نه مجلس، هیچ یک صحبتی نکردند. ما باید نسبت به تعیین اعضای کمیسیون اقتصادی _که معلوم کننده این معاملات هستند_ حساس باشیم.
خودتان را درگیر رئیس مجلس هم نکنید، هیچ فرقی نمیکند ریاست مجلس چه کسی باشد. ما باید دنبال همین نماینده های جزء باشیم تا آنها به دنبال پیگیری این قبیل ماجراها بروند. اگر اینها را رها کنید، خراب و فاسد میشوند.
- فرصتی برای ایجاد جهش تولید
جهت تحقق شعار امسال(جهش تولید) تنها ۹ماه وقت داریم(اسفند که عملا کاری انجام نمی شود). در این ۹ماه، با توجه به گفته کارشناسان اگر کرونا دوباره در پائیز اوج بگیرد، یکی دو ماه هم آنجا درگیر هستیم، و با حذف تعطیلات هفته، کل زمانی که برای تحقق جهش تولید(خوش بینانه) فرصت داریم، ۵ – ۶ ماه است. البته جهش تولید فقط برای امسال نیست، سرمشق و شعاری که آقا دادهاند، باید تکرارکنیم. ۵-۶ ماه زمان زیادی نیست اما در این زمان، جز مطالبه گری از مجلس چه کار می توانیم بکنیم؟البته این نظر بنده است، اگر ایده دیگری هست، در همین فرصت -یا اگر فرصت های دیگر پیش آمد- با یکدیگر همفکری میکنیم.
- اوضاع محور مقاومت خوب است.
اوضاع عمومی منطقه بسیارخوب است. افرادی شلوغ می کنند: بعدازحاج قاسم چه شده است و…! هنوز بعد ازحاج قاسم اتفاقی نیفتاده است. فریب شلوغ بازیهای اشقیاء را نخورید. حاج قاسم هم که یک فرد نبود؛ یک مکتب بود که کار میکرد. حالا ممکن است ضعیفتر شده باشد، اما از کار نیفتاده است و دارد کار میکند. -البته ما نشانههای ضعیفتر شدن آن را ندیدهایم- اوضاع سوریه و عراق خوب است. نخست وزیر فعلی (عراق) قطعا ایده آل ما نیست. ایدهآل ما آقای عادل عبدالمهدی بود -هرچند ایشان هم در شرایطی ایده آل نبود.- در کل هر سیستم مدبری باید یک پلان B و یک نیروی جایگزین هم داشته باشد، و آقای کاظمی در حد آدم جایگزین(برای نخست وزیری) هست. این حرف درستی نیست که بگوییم ایشان آدم ما هست یا نیست؛ عراق یک کشور دیگر است و ملاحظات خودش را دارد. آنها فقط به دلیل اشتراکات مذهبی، فرهنگی و منافع، با ما صحبتها و آرمانهای مشترک دارند. آقای کاظمی شخصی است که بتواند این اشتراکات را تأمین کند. فرد قبلی معرفی شده(آقای الزرفی)،یک فرد آمریکایی تمام عیار بود. آمریکاییها بعد از اشغال عراق، وقتی خواستند برای نجف فرماندار انتخاب کنند، ایشان را انتخاب کردند. یعنی مهره منتخب آمریکاییها بود اما آقای کاظمی اینگونه نیست. درباره او صحبتهایی میشود (که در ترور آقای سلیمانی دست داشته است )اما ثابت شده نیست. برنامههای سردار سلیمانی خیلی مشخص بود؛ برای ترور ایشان احتیاج به اطلاعات محرمانه نبود و فقط اراده سیاسی میخواست، که آن را هم آقای ترامپ پیدا کرد!! ساعت ورود حاجی(شهید سلیمانی) محرمانه نبوده و داخل فرودگاه ۱۰۰ نوع جاسوس خرده پا وجود دارد و کاری به این که نخست وزیر یا دستگاه اطلاعاتی عراق به ایشان اطلاعات بدهد، ندارند. درست مثل این است که بگویند برای ساعت بازدید آقا(امام خامنهای) از بهشت زهرای تهران، وزیر اطلاعات باید اطلاعات بدهد!! این حرفها مهم نیست. اوضاع عراق خوب است. ان شاء الله دولت خوبی خواهد داشت.
- اوضاع منطقه در شرایط پساکرونا
در حال حاضر همه چیز تحت تأثیر کرونا است. ضربه اقتصادی که آمریکا خورده است، در جهان توزیع خواهد شد. آمریکا با دلار مشکلات اقتصادی و مالی خودش را در دنیا تقسیم میکند تا کشورش دچار بحرانهای کشنده نشود. هرکس توان داشت، مقاومت میکند و هر کس توان نداشت، زمین می خورد. مثلا به طور ناگهانی چین واحد پول تجاریاش را از دلار تغییر داد. چین این تدبیر را مدتها در سر داشت و این سیاست آمریکا که بار مشکلات اقتصادی اش را به زودی روی دوش همه کشورها خواهد انداخت، مزید بر علت شد که چین با حذف دلار جلوی خسارت بیشتر کشورش را بگیرد. تمام دنیا و محور مقاومت به علت شرایط کرونایی دوره بدی را سپری می کنند. البته محور مقاومت مشکلات دیگری نیز دارد؛ اما در کل شرایط فعلی محور مقاومت در منطقه خوب است، در عراق، سوریه و … تقریبا ایده آل ترین وضعیت(مدنظر ما) حاکم است. ترکیه باید تکلیف خودش را مشخص کند، همه منتظر (تصمیم) ما هستند، ما هم به قدری دستمان در مقابل ترکیه باز است که منتظر عکس العمل ترکیه هستیم، ترکیه هم دارد دورهایش را می زند و به جایی هم نخواهد رسید. در یمن اوضاع خیلی خوب است. یمن تقریبا به دو قسمت شمالی وجنوبی تجزیه شده است، یمن شمالی که دست نیروهای مقاومت به فرماندهی نیروهای حوثی می باشد، یمن جنوبی هم که هیچوقت مال کسی نبوده است. اصل یمن -که سرسبزترین و پرجمعیت ترین کانون انسانی و تمدنی یمن است- دست محور مقاومت است. هرچند اکنون عربستان حمله کرده و آنجا را بمباران میکند، ولی فایدهای(برای عربستان) ندارد. هرچه یمن داشته، عربستان قبلاًٌ از بین برده است. یمن جنوبی، یک سری مزیت ها دارد، یک بخش زیاد آن بیابانی است. آنهایی که یمن جنوبی را اشغال کردهاند، الان دارند با هم میجنگند. وفاداران به قطر و ترکیه دارند با وفاداران به عربستان وامارات میجنگند، از آن طرف خود امارات هم با عربستان می جنگد. ایده آل ما هم همین است، آنها هیچ وقت با هم متفق نخواهند شد.
- آمریکا در موضع ضعف
وضعیت ایران هم در داخل و خارج خوب است، دشمن ما، دشمن ضعیفی است. آمریکا در ضعف قراردارد، این شعار نیست؛ منظورم از ضعف این نیست که آمریکا فردا سقوط میکند یا آقای ترامپ می میرد یا … . آمریکا در وضعیتی نیست که الان تمام قد در خاورمیانه وارد عمل شود، به شهادت رساندن شهید سلیمانی نشانه ضعف آمریکا بود. اینها شعار نیست؛ اینها تاکتیک است. همه جناب (شهید) سلیمانی را به عنوان یک عنصرکهنه کارِ اهل مذاکره و دیپلماتی کارکشته، میدانستند؛ حتی افرادی که به ترامپ مشاوره دادند. ترامپ گول دوم خردادی هایی را _که در اندیشکده های آمریکایی پراکنده شدند_ خورد، تاوانش را هم خواهد داد.
قاسم سلیمانی یک آدم متعادل کننده درمنطقه بود، اهل صحبت بود، میدانست چی دستش هست، طرف مقابل چه میخواهد و چیزی که دستش هست را، چطور با طرف مقابل معامله کند. الان تا نفر بعدی بیاید و چنین استراتژی را پیدا کند، آمریکا باید خیلی خسارت بدهد، این ضعف آمریکا بود. آمریکا ناتوان شده بود و اوضاع منطقه از کنترلش خارج شده بود،کل میز بازی را برهم زد و اشتباه بزرگی را مرتکب شد، اوضاع منطقه را رادیکال کرد؛ الان همه دست به اسلحه اند. آمریکا بلیط خود را برای مذاکره، خرج کرد. اگرچه آمریکا در موضع ضعف است اما یک ضعیف قدرتمند است…باید واقع گرا باشیم. به طور مثال آمریکا یک دایناسور است، ممکن است شما پای دایناسور را زخمی کرده باشید، اما آن هنوز دایناسور است. اگر فقط هیکلش را روی شما بیندازد، دچارسختی میشوید.
باید تدبیر داشته باشید تا اگر خواست فشار وزنش را اروی شما بیاورد، احساس کند برای او خسارت بارتر است. البته ما این کار را کردیم اما متأسفانه لابلای اخبار و بی تدبیری دولت و … گم شد. قضایای آرامکو، کشتی انگلیسی، تهدیدهای سپاه در پاسخ به تهدید ترامپ، پرتاب ماهواره و … ، همان تدبیر ما بوده است. مایک شیر در مقابل دایناسورِ آمریکا هستیم؛کاری کردهایم که آمریکا(این دایناسور) بفهمد اگر بخواهد به ما فشاری بیاورد ، تکه تکه خواهد شد و باید فشارهایش را به طرف دیگری بیاورد مثلا به عربستان. اما شرایط کرونا باعث شد عربستان سامانه پاتریوتهایی(موشک هایی) که بعد از آرامکو از آمریکا گرفته بود، همه را پس بدهد. زیرا عربستان دید، هزینههایش زیاد شده است و اعلام کرد مردم شان باید مدل زندگیشان را عوض کنند و دیگر دوران خوشی تمام شده است. عربستان، قبل از کرونا برای برهم زدن اوضاع در سوریه، یمن، بحرین، عراق و ایران هزینه میکرد. اکنون در شرایط کرونا، هزینه هایش دو برابر شده است؛ لذا یا باید از هزینه های برهم ریختن محور مقاومت بکاهد یا از ریخت و پاش های مردم اش. از هزینه کرونا که نمی تواند بزند. هزینه هایش برای برهم زدن محور مقاومت هم که نمی تواند حذف شود، چون میداند که سر نخ از دستش رها میشود. لذا مجبور است از هزینههای خودش بکاهد. برای همین به مردمش میگوید: «دوره خوشی تمام شد». دشمنان ما ضعیف هستند.
الحمدلله ما در ماجرای کرونا خیلی لطمه نخوردیم؛ نه به این علت که خیلی قدرتمند بودیم. آمریکا به قدری در قضیه تحریمها ما را در تنگنا گذاشته بود که کرونا نمیتوانست آن را سخت تر کند. الان وضعیت ما مثل وضعیت ۲ سال پیش است با یک مقدار هزینههای کرونا-که خیلی برای مردم ملموس نیست- وضعیت در آمریکا و اروپا به این شکل نیست. آنها تازه دارند وضعیت ۲ سال پیش ما را درک میکنند. کرونا در معادلات جهانی بسیار وحشتناک است. وضعیت بسیاری از کشورها همچون اسرائیل و اردن و عربستان و … شکننده شده است اما (بنده) اینها را نشانه فروپاشی نمیدانم. خسارت هایی که به اینها خورده را جبران خواهند کرد. ما الان باید از این وضعیت که به وجود آمده، استفاده کنیم و الحمدلله استفاده می کنیم.
پروسه بسیاری از امور خارج کشور دست حضرت آقا است، الحمدلله رهبری هم آدم باهوشی هستند. شهید سلیمانی هم هرچه از نخبگی وخبرگی داشتند، شاگرد مکتب آقا بودند. آقا این قسمت را جمع می کند. اوضاع به صورت منطقه ای خوب است اخباری مانند هواپیمای اوکراینی و کشتی کنارک و … حوادثی گذرا هستند. حتی کرونا هم یک ابتلاء طبیعی است و خواهدگذشت. بدبختی آمریکاییها وغربیها این است که ایران اپوزوسیون خوبی ندارند. همیشه گفتهام ما از اپوزوسیون(داخلی) هم شانس نیاورده ایم هم شانس آوردهایم! از این نظرکه اپوزوسیون جمهوری اسلامی امثال گوگوش، تتلو، مسیح علینژاد و … شده اند، شانس نیاورده ایم. آدم خجالت میکشد بگوید اینها مخالف من هستند. زمانی میگفتیم دشمن من شارون است، شارون یک غول جهانی بود، حتی نتانیاهو هم موجود حقیری است. از طرفی که شانس آوردیم این است که همه اینها احمق و ابله هستند و دشمن، اطلاعات درستی در مورد ما نمیگیرد. یکی از ضربههایی که اپوزیسیون به آمریکا زد، حذف حاج قاسم سلیمانی بود. (در این قضیه) بیشتر از اینکه ما خسارت ببینیم، حاج قاسم عاقبت به خیر شد، یک شهید به شهدای ما اضافه شد و باعث شد یک فرهنگ جوشان و یک انگیزش جدید، در کشور ما به وجود آمد. قطعا ما هم بخاطر حذف ایشان خسارت هایی داشتیم ولی خسارت بزرگتر را –معتقدم که- غربی ها خوردند که با کسی که زبانشان را میفهمید دیگر طرف نیستند و باید راهکارهای جدیدی را امتحان کنند.
- تبلیغات برای ایران بدون سلاح
کرونا خواهد گذشت. ملت ما راه زیادی در پیش دارد و اوضاع منطقه و کشور هم خیلی خوب است. به ۲-۳ مسألهای که دشمن برای تبلیغات ضد نظام به مردم ارائه می دهد، نگاه نکنید. این که «کره شمالی اسلحه دارد اما نون ندارد.» اولا که اینطور نیست که کره شمالی اسلحه داشته باشد و نان نداشته باشد! این دروغ است. البته تحت فشار هستند و مشکلات زیادی دارند. یا این که « شوروی هم که اسلحه داشت، ساختارش فروپاشید» این هم دروغ است. آن ها که این حرفها را میزنند روی جهل مردم حساب کرده اند. شوروی که از هم نپاشید بلکه اتحاد جماهیر(خود مختار) شوروی از هم پاشید اما روسیه هنوز پا برجاست. ما نه شباهتی به آنجا داریم، نه داعیه داریم که شبیه شوروی هستیم، فریب این چیزها را نخوریم. اوضاع ما در منطقه فوق العاده عالی است و بعضی مواقع من از این نظر نگران میشوم که خارج از کشور این قدر اوضاع خوب است اما در داخل کشور این قدر به ظاهر اوضاع نامطلوب است!!!! در این صورت، تعادل به هم میخورد که یک خطر است. باید برای (حل مشکلات) داخل فکری بکنیم، ذهنتان را به (مسائل)خارج ندهید، آنها توسط افرادی درحال انجام است. برکت خون حاج قاسم هم فعلا فعالیت های خارجی کشورمان را از توجیه بی نیاز کرده است. در داخل هم برای قضیه اقتصادی ما باید به مجلس فشار بیاوریم و انتخابات ریاست جمهوری هم نزدیک است و آنجا هم کانال هایی برای ما باز خواهد شد.
- «جهش تولید»، سرمشقی برای مردم و دولت
آن شش ماه مفید باقیمانده از سال جهت تحقق جهش تولید را برای فعالیت های شما مطرح کردم تا هرکار میتوانید در این زمینه انجام دهید، حتی جمعهها و اسفندماه را هم اختصاص دهید، بیشتر بازخورد خواهید گرفت. اگرچه توان ما محدود است ولی با همین توان محدود هم جواب گرفته اید و تجربه کرده اید. به نظر من fatf را همت(پیگیری و مطالبات) امثال شما تا الان مسکوت گذاشته است وگرنه این دولت تاکنون صد بار آن را تصویب کرده بود. اینکه fatf معلق مانده اولا لطف خداوند ست و دوما تلاش امثال شما است. باید واقع گرا باشید. آن شش ماه فرصت برای فعالیت شماست و اگر خودتان را تحت فشار بگذارید هشت ماه زمان دارید. با گذشت دو ماه از سال، اتفاق خاصی رخ نداده است. در اسفند هم به ناچار وارد تعطیلات نزدیک عید و … میشویم. اما باید دقت کرد که چرا رهبری با توجه به شرایط کرونا، امسال را سال جهش تولید اعلام کردند؟ ایشان اول سال یا اسفند ماه برای سال بعد تصمیم نمیگیرد، که با آمدن کرونا آن را عوض کند. کرونا ممکن است یک ماه یا شش ماه دیگر تمام شود. با توجه به شرایط کرونا که نمیشود برای یک کشور برنامه چید؛ خصوصا کشوری مثل ما که در زمینه تولید و اقتصاد عقب هستیم. باید فشاری ایجاد شود تا حتی برای نمایش هم که شده، دولت در زمینه تولید کاری بکند؛ چون خسارت اول کرونا قبل از کاسبان به تولید کنندگان میخورد. وقتی کاسب نتواند (اجناس را) بخرد، شغل خود را عوض میکند اما اگر تولید داشته باشید، کاسبان میتوانند دوباره به کسب خود برگردند و تولید دوباره رونق بگیرد اما اگر تولید از بین برود، کاری نمیشود کرد. اتفاقا تدبیر خوبی بود، حداقل دولت برای نمایش هم که شده بگوید دنبال حرف رهبری حرکت کرده است. مثلا درباره بازگشایی مساجد در شب قدر یا بورس یا بازگشایی مدارس تا آقا صحبتی فرمودند، اقدام کردند. دولتِ جنازه، اینجوری است. همین نامگذاری رهبری باعث شد، آقایان(دولتی) برای نمایش هم که شده، بتوانند تولید را احیاء کنند.(هرچند به اسم خودشان کار را تمام کنند)، اما این نتیجه تدبیر رهبر است. در حقیقت متاسفانه کشور را رهبر میچرخاند نه سیستم و دولت. امیدوار بودیم قوه قضاییه بیاید و تکانی بدهد اما روند قوه قضاییه مقداری کُند است.
- شرایط میدانی افغانستان
دولت افغانستان دولت آقای اشرف غنی بود. چند وقت پیش با آقای عبدالله عبدالله دعوا داشت و دوتا دولت داشت اما فعلا به طور مسالمت آمیز آقای اشرف غنی حکومت میکند. وقتی داعش از سوریه عقب رانده شد، در منطقه پخش میشود و بخشی در افغانستان با طالبان در حال نبرد هستند. اتفاقات عراق نتیجه این است که در سوریه خبری نیست. وقتی استان ادلب در سوریه آزاد شود، همه جای سوریه دست دولت سوریه میافتد. لذا این تعداد زیاد تروریست که در هفت هشت سال اخیر، برای نبرد در سوریه آموزش دیده اند و پول گرفته اند، در دنیا پخش میشوند. طبیعتا تعدادی هم پیش رفقای قدیمیشان، در طالبان افغانستان میروند.
- لزوم ایجاد موج مطالبه گری در جامعه
علت تاکید بنده بر واقع گرایی این است که دچار سر خوردگی نشویم. درست است که میلیونها نفر برای صحبت مقام معظم رهبری به خیابان میآیند، اما در عرصه اجرا یک میلیون نفر هم نیستند، سطح ورود آن افراد همان اندازه است. شما سطح دیگری از ورود را (در تأثیرگذاری حتی با تعداد کم) تجربه کردهاید. سرنوشت بسیاری از مسائل دنیا را همین تعدادها تعیین کردهاند. شما باید کار را به جایی برسانید که آن یک میلیون نفر پشت سر شما بیرون بیایند. در همه جای دنیا جریانات فعال اجتماعی اینگونه و با ایجاد یک موج به وسط میدان میآیند! شما مطابق تجربه های قبلی خود برای تاثیرگذاری بیشتر و افزایش ضریب نفوذ، می توانید موجی برای یک مطالبه عمومی راه بیندازید تا مردم هم به وسط میدان بیایند. همه این کارها تاثیرگذار است به شرطی که یک پکیج با هم و هماهنگ عمل کنند. مثلا مطالبه را به سایر افراد جامعه از قبیل دوستانتان بگویید، با شماره تلفن هایی که در اختیار دارید مطالبهگری کنید و اگر آن نهاد جواب سربالا داد، با نهاد بالادستی آن مثلا سازمان بازرسی یا قوه قضاییه ارتباط بگیرید. همزمان برای موضوع مورد مطالبه، نماهنگ تهیه شود و… فعلا تنها راه همین است.
- در مطالبه گری فقط به تکلیف بیندیشیم نه نتیجه!
نقل است که شهید آوینی سال ۷۰-۷۱ در دیداری با حضرت آقا، از اوضاع فرهنگی و عملکرد نامناسب وزارت ارشاد و عدم همکاری دولت گله داشتند، آقا گفته بودند: «شما فرض کنید زمان شاه است و دارید برای اصلاح سیستم مبارزه میکنید. آنگونه مبارزه کنید.» میگویند آقای آوینی منقلب شده بود و به دوستانش گفته بود: «ده سال از انقلاب گذشته است. یعنی چی زمان شاه است؟»
بدین معنی که با همان انگیزه و با همان شدت، مطالبهگری کنید که زمان شاه مطالبه می کردید؛ نه بدین معنی که اسلحه به دست بگیرید و سران آنها را بکشید بلکه با همان شور و هیجانی و انگیزه ای که آن زمان داشتید وارد عمل شوید. در آن زمان هیچ کس فکر نمیکرد که انقلاب پیروز شود ولی کسی هم نمیگفت که برای چه مبارزه میکنید؟ شاه که سر جایش است و آمریکا هم پشتیبان اوست. همه میگفتند آقا تکلیفمان است و باید این کار را بکنیم. منظور این است که با همان هیجان مطالبه کنید که این تکلیف ما است، بدون این که به نتیجه کار فکر کنید. ما جمهوری اسلامی را (با همه نواقصش) قبول داریم و در چارچوب آن تک به تک مطالبه میکنیم.
- صبر، چاشنیِ ضروری مطالبه گری!/ مطالبه گری همیشه جواب می دهد.
همه جای دنیا اوضاع به همین منوال است که برای تحمیل خواسته ملی به مردم باید حرکات مورچهای و کوچک انجام داد بعد نتیجه بزرگ خواهد شد. تمام مردم آمریکا با جنگ ویتنام مخالف بودند ولی دولت داشت در آنجا میجنگید، اکثریت آمریکا با جنگ در عراق مخالف بودند، تضاهرات میلیونی کردند که البته آن موقع هم نتیجه نداد ولی بلاخره آمریکا مجبور شد (حضور در عراق) را محدود کند، آن هم آمریکایی که به قول خودش ابر قدرت بود. ما الان در یک ساختار حکومتی مدرن (دموکراسی و نه سلطنتی) هستیم. دموکراسی یعنی همین فشار کوچک مردم به دولت. مردم فرانسه یک سال است که به خیابان ریختهاند اما چند خواسته کوچک(۵ خواسته جزیی) را نتوانسته اند به دولتشان تحمیل کنند. فرض کنید همین الان رهبری بخواهند وارد قیمت گذاری خودرو شوند. این کار دو روز جواب میدهد و روز سوم دیگر جواب نمیدهد. تا این تصمیم وارد بطن اجتماع نشود و تبدیل به مطالبه عمومی نشود، تغییر اتفاق نمیافتد. مثلا در ماجرای کرونا فکر میکنید مردم با دستور وارد فاصله گذاری اجتماعی شدند؟ خیر مردم آرام آرام متوجه شدند و حس کردند که باید رعایت کنند.
در همه جای دنیا قاعده کار به همین نحو است. باید سایر افراد جامعه را در مسیر مطالبه گری اصولی با خود همراه کنید، در این صورت به جای اینکه یک هسته پنجاه یا صد نفره باشید، به ده تا هسته ۵۰۰ نفره تبدیل می شوید و خواهید دید که نیاز به جمعیت میلیونی ندارید و از همین تعداد جمعیت هم، نتیجه میگیرید. حضورهای میلیونی برای سیاستهای کلان و رفراندوم و موجودیت نظام است؛ اما بحث ما این موارد نیست، در بحث های جزء تنها راه همین است و بالاخره محصول آن را برداشت می کنیم. در هیچ موردی سکوت جایز نیست، همه جا باید داد بزنیم، (مسئولین) هر جا دست از پا خطا کردند، به آنها زنگ بزنید و اعتراض کنید. من مسیرهای (اعتراضی) شما را نمیدانم فقط مواردی که آقای جباری برای من تعریف میکند خیلی زیبا و باشکوه است. همین که زنگ بزنید و مطالبه بکنید، همین جواب میدهد یعنی جواب داده است.
- آیا سیستم حکومتی ایران ناکارآمد است؟
ناکارامدی سیستم(حکومتی ایران) ادعای بزرگی است که این را نمیتوانم بپذیرم، چون بیشتر ناکارامدی افراد را میبینم. رییس جمهور به وظایف خود در قانون اساسی عمل نمیکند. قانون باید به گونه ای تعریف شود که بتواند از رییس جمهور مطالبه کند،( اتفاقا تعریف هم شده است. مجلس هم باید به وظایف خود عمل کند ولی نمیکند.) اینکه افراد ناکارامد هستند و ناکارامدی آنها را به سیستم نسبت دهیم، واقع گرایانه نیست. اگر افراد به وظایف خودشان عمل کنند مشکلات رفع میشوند.
معتقدم ما مترقیترین قانون اساسی را داریم[من این قانون اساسی را خواندهام]. اگر به این قانون اساسی عمل شود، به هیچ عنوان مشکلی نخواهیم داشت. همین الان هم که کشور جلو رفته و به جایی رسیده است به خاطر این است که به قانون اساسی عمل شده است و آقا(رهبری) پشت قانون ایستاده است. آقا به وظایف خود طبق قانون اساسی عمل کردهاند و (سیستم در) حوزه عمل ایشان موفق بوده است. در بقیه قسمتها نیز قائل به فساد سیستمی نیستم.
- درجه بندی اهمیت اخبار
بنده خیلی درگیر(جو سازی های) فضای مجازی و اخبار نیستم. اخبار مربوط به زدن کشتی نیروی دریایی به نظر من از نظر اهمیت خبر، درجه ۳ است. من در مورد جان آدم ها صحبت نمی کنم. موضوع مورد بحث ما اهمیت و اولویت خبری یک اشتباه نظامی_که کار خودشان بوده و فرد غیر نظامی کشته نشده_ است. درست است که کشته شدن ۱۲۰ نفر خسارت بزرگی است اما ستاد کل باید به موضوع رسیدگی کند و اصلا ربطی به سطح عمومی مردم ندارد، که بخواهند در موردش تحلیل کنند و نظر بدهند. این خسارتی است به نیروهای مسلح کشور و خودشان باید تصمیم بگیرند که دیگر این اتفاق نیفتد. درست است هزینه ای بوده اما برای تقویت ساختار نظامی کشور هزینه شده است. ما که به ماجرا وارد نیستیم، ماجرا را به قوای مسلح تفویض کردیم.
- فریب رگبار فضای مجازی را نخوریم.
متأسفانه عادت کردهایم هر جا صحبت میکنیم بگوییم بردند و خوردند و دزدی کردند و همه دزدند. الان در کشوری با این عظمت شما میتوانید چند پرونده فساد اقتصادی نام ببرید. آیا واقعاً همه دزدند؟ در همین قضیه حقوق های نجومی-که اعصاب من را خورد می کند و آسیب زننده ترین چیز به روح و روان من است- بیشتر از ۵۰۰ نفر نتوانستند بشمارند (آیا همه مسولین ما همین تعدادند؟!).
- فساد سیستمی یا انتخاب غلط در سیستم؟!!؟
(در تعریف سیستم) آنچه مشاهده میکنیم خیلی خوب است ولی وقتی انتخاب غلط انجام شده آیا تقصیر سیستم است؟ خیر، این سیستم با هاشمی و احمدینژاد هم بوده و جواب داده است. در دوره آقای روحانی فقط جواب نداده است!! هرچند دولت ایشان همان دولت آقای هاشمی در دهه ۷۰ است؛ همان افراد برای دهه ۹۰ جواب نمیدهند. اگر سیستم خراب است چرا در مورد رهبری جواب داده است؟ در این سیستم وقتی فردی به وظایف خود عمل میکند، درست جواب میدهد.
برخی بزرگواران معتقدند منظور از فساد سیستمی شخص رهبری نیست، بلکه آن است که ما از حکومت در نظر داریم به طور مثال در فضای دانشگاهی ناکارآمدی سیستم کاملا مشهود است و اسناد به طور کلی تنظیم شده است. ارتباط بین دانشگاه و فضاهای سیاست گذاری به قدری کم است که هیچ کس در سیستم دانشگاه از آن اطلاع کامل ندارد و حتی اگر استاد یا دانشجوی سالم وارد سیستم شود، خروجی مناسب با توجه به آرمانهای انقلاب ندارد.
در پاسخ به این عزیزان باید گفت شهید کاظم آشتیانی هم خروجی همین سیستم بود و نتیجه اش شد پژوهشکده رویان(پژوهشکده فناوری سلول های بنیادی و همانند سازی در ایران). در همین سیستم امثال ایشان هم هستند. لذا نشان میدهد سیستم صحیح کار میکند و در همین سیستم میشود کار کرد. زیر سؤال بردن سیستم هزینه بالایی دارد؛ هزینهاش این است که شما باید سیستم جایگزین داشته باشید. وقتی نتوانید سیستم جایگزین قرار دهید، سرخوردگی ایجاد میکند.
- عدم سلامت در نگرش، فراگیر شده است.
قبول دارم سیستم دانشگاهی ما فشل(ناتوان) است، اما این ناتوانی نشانه فساد سیستمی نیست. شما همین الان یک ماشین آخرین سیستم از بهترین کارخانه های خودروسازی دنیا بخرید اما به آن رسیدگی نکنید، دچار مشکل میشود. سیستم آن خراب نیست اما شما باید به این سیستم رسیدگی کنید و آن را به روز رسانی کنید. اگر از این منظر نگاه کنیم، ما این سیستم را سرویس(به روز رسانی و جلوگیری از انهدام و فساد) نکردهایم، دچار فساد شده است. یا فرض کنید شما بهترین خانه را هم که ساخته باشید؛ اگر آن را رها کنید، در عرض یکی دو سال میبینید که کم کم رنگ آن میریزد یا هوای داخلش مطبوع نیست. این ها مثال های عقلی(جهت تقریب به ذهن) هستند. ما اول باید ثابت کنیم که سیستم فاسد شده(از بین رفته و ناکارآمد شده)، بعد به پله بعد برویم.
ما نمیتونیم این مسئله را ثابت کنیم.زمانی می توانیم ثابت کنیم این سیستم ناکارآمد است که آدمهای سالم زیادی را ببینیم که در این سیستم نمی توانند کار کنند. من هم در محیط دانشگاهی هستم اما آدم سالم که سلامت نگرش به فضای علمی داشته باشد ندیدم حتی در بچه مسلمانهایمان هم سلامت در نگرش نمیبینیم. عدم سلامت نگرش در هر مجموعه ای اعم از آموزش و پرورش، محیط خانوادگی، اولویت گذاری های کشور، رسانه ملی و … ایجاد شده است و به خاطر این عدم سلامت در نگرش هایمان نمی توانیم بگوییم که همه این مجموعه ها فاسد(ناکارآمد) هستند، اما می توان گفت مجموعهای از عوامل با هم درست و هماهنگ کار نکرده اند و اختلالی در مجموعه ایجاد شده است.
- مقایسه محیط دانشگاهی ایران و اروپا
محیط دانشگاهی در کشورهای مختلف با یکدیگر متفاوت است اما تایید میکنم که در محیطهای علمی خارج از کشور به طور خاص انگلستان سپس آلمان و در درجه سوم علوم انسانی فرانسه شکل محیط علمی دانشگاهی سالها است که بر اساس تجربه قوام پیدا کرده است. دانشگاههای ما سابقه تجربه کردن ندارد از طرفی پس از انقلاب کل ساختارهای بنیادی علوم انسانی ما به هم زده شد، لذا ما نمی توانیم دانشگاه های خودمان را با خارج از کشوری مقایسه کنیم؛ مثلاً دانشگاه هاروارد ۶۰۰ سال سابقه دارد. در بهترین حالت دانشگاه تهران چقدر عمر دارد؟ از زمان تاسیس توسط رضا خان تا کنون چالش دارد. قطعاً ۲۰ سال دیگر هم دانشگاه ما اوضاع دیگری خواهد داشت. یک بخشی از این مشکلاتی به ذات سیستم دانشگاهی ما برمیگردد چون همانند کودکی از بدو تولد مریض بوده است و اینگونه تحویل ما دادهاند؛ ما هم با مریضیهای خودمان آن را بیشتر مریض کردیم.