بسم الله الرَّحمن الرّحیم
- محورهای صحبت آقای علی اکبر جباری دبیر تشکل راه بیداری
- جلسه ۱۲۳ مورخ ۱۸/۰۴/۱۳۹۹
- قرارداد بین ایران و چین؛ شایعه یا حقیقت؟
پیرامون قضیه قرارداد بین ایران و چین و شایعاتی که در این زمینه مطرح میشود، باید عرض کنم که بعضی از مسائل، اصلا نیاز به بررسی(بسیار) ندارد، یعنی ابعاد و محتوای آن خبر نشان دهنده دروغ بودن آن است. مملکت ما جلوی این همه هجمه –بعد از گذشت ۳۰ سال از جنگ تحمیلی و ۴۰ سال از انقلاب اسلامی-، مقاومت و ایستادگی کرده است. به هیچ وجه معنا ندارد که یک تکه از خاک کشور را طی قراردادی واگذار کنند. ما سر مواردی -که خیلی کمتر از قسمتی از خاک و میهن عزیزمان است- این طور ایستادگی میکنیم و رهبر به پشتوانه کمک مردم این طور مقاومت میکنند. اصلا این خبر از پایه کذب و بی معنی است. گاهی اوقات یک جستجوی اینترنتی ساده، فارغ از محتوا و تحلیل یک خبر، کذب بودن آن خبر را به ما نشان میدهد.
- اصل قضیه قرارداد بین ایران و چین چیست؟
اصل قضیه این شایعه عجیب و غریب چیست؟
سال ۹۲ آقای روحانی با شعار رفع مشکلات کشور از طریق تعامل با دنیا (خصوصا تعامل با کدخدا!) رای آوردند، با این استدلال که دولت قبلی زبان دنیا را بلد نبود و در آن دولت فقط با چند کشور آفریقایی و آمریکای جنوبی قرارداد بسته می شد اما ما زبان دنیا را بلدیم. در ایام تبلیغات انتخاباتی، قصه برجام کلید خورد و پس از انتخابات، دولت به دنبال تحقق وعده هایش رفت.(البته این دولت، تنها وعده و راه حل خروج از مشکلات کشور را برجام می دانست که آن هم نتوانست محقق کند. رویه دولت، که از همان ایام انتخابات شروع شد، چراغ سبز نشان دادن به آمریکا و غرب بود. طبیعتا دولت دنبال توافق با آمریکا بود، لذا از مسائلی که آمریکا را ناراحت میکرد، دوری میکردند. آقای روحانی در قدم اول برای رسیدن به این هدف، ، در اولین سفرش به نیویورک، درخواست دیدار خصوصی رییس جمهور ونزوئلا را رد کرد! که یکی از بدترین کارهایی که انجام داد همین بود. در همان زمان، مهندسین ما داخل ونزوئلا در حوزه مسکن و صنایع مختلف، مشغول کار بودند و حقوق هم میگرفتند. در اوج دورانی که در ونزوئلا بودیم هر یک دقیقه یک خانه میساختیم و یک سری مهندس ما در اوج بیکاری آنجا مشغول به کار بودندکه هم درآمدی برای خودشان و هم ارز آوری برای کشور بود.
از طرفی این دولت پس از روی کار آمدن، کشور چین را تحقیر کرد. در حالی که ما در گذشته، مراودات و مناسبات بزرگ اقتصادی با چین داشتیم؛ اما دولت به هوای توافق با غرب، کشور چین را تحویل نگرفت و تا میتوانست با دولت چین، بد تا کرد و دست چینیها را تا آنجا که میتوانست کوتاه کرد، از آن طرف، با آمریکا و اروپا هم که نتوانست به توافق برسد، از این جا رانده و از آن جا مانده شد. به ویژه طی دو سال اخیر، در جنگ ارزی که وزارت خزانه داری آمریکا علیه ما راه انداخت، قیمت دلار را از سه هزار تومان به بیست و یک هزار تومان رساند. ما به علت تحریمها، نتوانستیم نفت بفروشیم، همان درآمدِ ارزیِ اندکِ حاصل از فروش نفت هم وارد کشور نمیشد و به جای ارزِ حاصل از فروش نفت، یک سری اجناس_که در داخل هم تولید می شد_ از چین، هند و … وارد کشور شد. دولت چین از دولت ما دلخور بود. در یک سال اخیر و مخصوصا قصه کرونا به ویژه در سال ۹۹ به بعد، باعث شد ما بسیار در تنگنا قرار بگیریم. در دوره آقای روحانی تنها با هفت کشور مراوده داشتیم که مهم ترین آنها، کشور عراق بود. کالاهایی را به عراق میفروختیم و یک سری چیزها را در ازای آن وارد میکردیم.-البته اخیرا دولت عراق برای اینکه درگیر تحریمها نشود، پول نقد به ما نمیدهد و دوباره درآمد حاصل به صورت کالا وارد کشور میشود. بهخاطر کرونا مرزها بسته شد و از طرف دیگر آمریکا به کمک شورشهای عراق در تابستان ۹۸، توانسته بود جو عراق را علیه ایران تغییر دهد. لذا موفق شد دولت عراق -که همسو با ایران بود- را به زیر بکشد. بعد چندین ماه بلاتکلیفی، فردی نخست وزیر عراق شد که مظنون به همکاری با آمریکا در به شهادت رساندن سردار سلیمانی است. مراودات ما با عراق خیلی کم شده است. از مراوده با کل دنیا(شعار انتخاباتی آقای روحانی) به مراوده با هفت کشور رسیدیم که عمدهترین آن مراوده با چین بود. متأسفانه دولت با حرکاتی که انجام داد چین را از ما دور کرد و بعد از عید که واقعا گیر افتاد، دوباره به سمت چین رفتند،در حالی که دولت چین بسیار دلخور بود. برای این که بتوانند دل دولت چین را به دست بیاورند و اعتماد دولت چین جلب شود، یک سری قراردادهای تجاری با آنها بستند، این قراردادها ۲۵ ساله است. ضمانتهایی دادند که مالی است و به هیچ عنوان، جزیره قشم و کیش نیست.
این شایعات واقعا مضحک است و منشا این خبرها که جزیره کیش یا قشم را گرو گذاشتند یا واگذار کردهاند، همان جایی است که چند ساله میگویند ایران دریای خزر را به روسیه بخشیده و ایران از حق خودش در برابر روسیه کوتاه آمده است. (در مجموع ما یازده یا دوازده درصد دریای خزر را در اختیار داریم. سلطنت طلبها ادعا میکنند که سهم ایران باید پنجاه درصد باشد و چون این میزان نیست پس حتما ما دریای خزر را واگذار کرده ایم! انتظار دارند که ما برویم سواحل تاجیکستان ، ترکمنستان و گرجستان و… را در اختیار بگیریم تا آن پنجاه درصد پر شود!!) قراردادهایی که [برای جلب نظر چین] بسته شده، ۲۵ ساله و دو طرفه است. فقط چینیها ضمانتهایی را گرفتند که ایران پای قراردادها بماند و اتفاقات این هفت سال –و آن آبروریزی که دولت آقای روحانی در رابطه با چین به راه انداخت- تکرار نشود.
- اهل تحقیق باشیم!!
قصه واگذاری جزیره کیش و قشم و شایعاتی از این قبیل، اصلا مطرح نیست. نکته مهم این اتفاق آن است که ما هم خودمان ذرهای تلاش کنیم و اهل تحقیق باشیم، اگر صرف این که پیج فلان فرد مذهبی، فلان عمار و فلان استاد، این مطالب را منتشر کرده است، خبر را مستند بدانیم، غلط است. به هر حال، بعضیها از دولت ناراحت هستند، این شایعات را علیه دولت به کار میگیرند و از یک خبر کذب، یک جریان درست میکنند.
- اقتصاد بیمار و بیکاری؛ نتیجه دولتمردان خائن
در رابطه با بهترین سیاستِ مجلس در برابر دولت(سؤال یا استیضاح) قبلا صحبت کردهایم. حضرت آقا به صراحت فرمودند«کسانی که حرف از عزل دولت میزنند، خائن هستند.». این دولت باید به کارش تا انتها ادامه دهد و پاسخگوی کم کاریها و کاستیهایی که باعث آنها بوده و نتوانسته جبران کند، باشد. در کنار این فرمایش رهبر، باید بدانیم، اوضاع ما مناسب نیست و از نظر اقتصادی در اوضاع خطرناکی هستیم. در حال حاضر، شرایط اقتصادی از دوران جنگ، بدتر و وحشتناکتر است. درصد بالای بیکاری، گرانی افسار گسیخته و … بیداد می کند و از طرفی مسئولینی داریم که نه مانند دوران جنگ، جوان هستند و نه انقلابی! مسئولینی فاقد روحیات مردمی و جهادی، و به شدت امپریالیست(سلطه گری نوین/ انحصار طلبی)! یک مشت دولتمرد غربزده وارفته پیرِ سست اراده مرفه و اهل تجمل و اهل کار نکردن، در رأس امور هستند.
در هیچ زمانی حتی دوره جنگ ما طوری تحریم نبودیم که حتی نتوانیم پول نفت را به کشور برگردانیم. آمریکا، افرادی که در سایر کشورها به ما کمک میکنند، را هم رصد میکند. در قصه تحریم، وزارت خزانهداری آمریکا سیستمی را راهاندازی کرده که از طریق آن شماره سریال همه دلارهایی که از وزارت خزانه داری و بانکهای آمریکا بیرون میآید را ثبت کرده و مشخص است که این پولها در کجای دنیاست. یعنی اگر یک نفر از عابر بانکی در آمریکا چند قطعه اسکناس بگیرد و با خود به ایران بیاورد و از طریق بازار ایران به سیستم بانکی چین، عراق و … برود، آمریکاییها متوجه میشوند و او را تحریم میکنند. اگر در آمریکا باشد، او را به جرم دور زدن تحریمها و همکاری با دولت ایران، دستگیر و دادگاهی میکنند. در حقیقت، عابر بانک، شماره سریال اسکناسها را ثبت میکند.
در دوران جنگ چیزهایی که میخواستیم را میخریدیم و فقط تحریم تسلیحاتی بودیم که آن را هم گرانتر میخریدیم ولی حالا همان گران را هم نمیتوانیم تهیه کنیم. مواد غذایی با ارز ۴۲۰۰ تومانی وارد کشور میشود اما به علت عدم نظارت دولت در توزیع، به قیمت ارز ۲۰ هزار تومانی به دست مردم میرسد و نتیجه همین گرانی افسار گسیخته میشود.
به عنوان نمونه، کارمندان وزارت جهاد ، با ارز ۴۲۰۰ تومان گوشت را وارد میکردند و همان را با ارز ۱۴–۱۵ هزار تومان به قیمت روز دلار، به کشوری دیگر صادر میکردند، یا در بازار به قیمت دلار آزاد میفروختند تا سود ببرند!! مستندهای زیادی در تلویزیون یا فضای مجازی پخش شده که حتی از آفریقا به ما التماس میکنند که گوشت گوسفندهایشان را بخریم یا دام از آنجا وارد کنیم. در برنامه ثریا نشان میداد که در کشور کنیا راضی هستند ما از آنجا گوشت گوسفند کیلویی یک تا یک و نیم دلار وارد کنیم که در بازار ایران، بیست تا سی هزار تومان در میآید. این دولتمردان نامرد، به وظیفه خود عمل نمیکنند و دستشان با باندهای صادرات در یک کاسه است و نمیگذارند مواد غذایی با قیمت مناسب وارد کشور شود. اگر هم وارد شود چون نظارتی نیست با دلار ۴۲۰۰ تومن وارد و به قیمت ارز آزاد فروخته میشود.
- آتش زیر خاکستر/خشم و نارضایتی اقشار متوسط و ضعیف جامعه
الان شرایط بسیار شکننده است.جرقهای مثل گرانی بنزین در آبان ۹۸، اگر اتفاق بیفتد، انفجار مهیبی در مملکت رخ میدهد. قیمتها ۶- ۷و تا ۱۰ برابر شده است اما افرادی هستند که در این چند سال درآمدشان اضافه نشده است. کرونا هم مزید بر علت شده و بسیاری مشاغل تعطیل و منبع درآمد بسیاری افراد از بین رفته است. ما مشکل اشتغال داریم. همه چیز منتظر یک جرقه است که یک انبار باروت _متشکل از ناراحتی و خشم اقشار متوسط و ضعیف جامعه_ منفجر شود. از یک سو خشم مردم از مسائل اقتصادی و از سوی دیگر از بین رفتن اعتماد مردم به نظام _به علت پرونده های فسادی که هر روز آشکار میشود_ آتش زیر خاکستر شده است.
- استیضاح دولت، جرقه ای به آتش خشم مردم است.
در شرایط کنونی، استیضاح رئیس جمهور میتواند جرقه ای به خشم مردم باشد. این دولت واقعا، دولت ناکارامدی است؛ ناکارآمدی این دولت در کنار شاهان بی عرضه و دولت مردان خودباخته قاجارثبت خواهد شد. باید زمان بگذرد که خرابکاریهای این دولت معلوم شود. لذا در شرایط کنونی، حتی اگر مجلس بحث استیضاح را مطرح کند، انجام بدهد، و استیضاح رئیس جمهور رای هم نیاورد و رئیس جمهور به کارش ادامه بدهد، برای جامعه بسیار مضر است. بعضی میگویند هر یک روزی هم دست این دولت از مملکت کوتاه بشود، غنیمت است؛ منتها ما در شرایطی هستیم که کاسه صبر مردم در حال لبریز شدن است و قبل از اینکه ما دولت را استیضاح کنیم تا دولت بعدی بیاید و بخواهد کاری انجام بدهد، سیل خروشان خشم مردم، همه چیز را نابود میکند و از بین میبرد. لذا ما باید حواسمان به جوانب کار باشد و به مسأله به طور کامل نگاه کنیم. البته با سوال از رئیس جمهور موافق هستم. بالاخره مجلس به وظیفه خود عمل بکند، رئیس جمهور را به مجلس بکشد و از او سوال کند. منتها اگر بخواهد فضا به سمت استیضاح برود، ما بیش از اینکه منفعت ببریم، ضرر خواهیم کرد. باید ببینیم که چه کاری از دستمان بر میآید؛ هم در مسیر مطالبه گری و هم در مسیر کمک به بهتر شدن اوضاع. باید به جای صرف وقت و انرژی خود برای استیضاح یا محاکمه رییس جمهور، ذهن و وقتمان به سمت مراقبت از نمایندگان مجلس برود که نظارت بر اجزای دولت را دقیق انجام دهند؛ تا ان شاالله اوضاع با همین دولت مردان وارفته هم مقداری بهتر شود و فشار از دوش مردم برداشته شود.
به نظر میرسد متاسفانه نظارتی در امور نیست و در مسائل اقتصادی در دستگاه ها، آدم احساس میکند افراد در سمتهای مختلف -چه بخش خصوصی و چه بخش دولتی- ، وظیفه دینی و شرعی خود میدانند که از بیت المال اختلاس کنند و از این آب گل آلود(شرایط بد اقتصادی) ماهی خودشان را بگیرند.
- خیانت یا رقابت اقتصادی؟
در گفتگوی ویژه خبری، بررسی میکردند که، در رابطه با تولید دانههای روغنی و روغن کشی، شرکتهایی که از دانههای روغنی مثلا از کلزا، روغن کشی انجام میدهند، دانههای روغنی را از کشاورز داخلی نمیخرند و با ارز دولتی واردات انجام میدهند.. از آن طرف کشاورز ما، که تمام هزینه هایش با دلار ۲۰ هزار تومان است، باید با دلار ۴۲۰۰ تومانی آقای کارخانه دار، رقابت کند. مصیبت اینجاست که بعضی از افراد، کارخانههایشان را تعطیل یا نیمه تعطیل کردهاند و از راه آن ارز، روغن آماده وارد کرده و در بازار به قیمت آزاد میفروشند. آن دلار ۴۲۰۰ تومانی، پول بیت المال، پول فقیران و گرسنگان و پابرهنههاست که زجر میکشند، و یک مشت آدم هر روز شکم گندهتر و سیرتر میشوند.
- مراقب باشیم کاسه صبر مردم لبریز نشود!
دستگاههای نظارتی باید فعال شوند؛ البته فعال هستند، منتها خودشان دچار فساد شده اند. مجلس باید خیلی جدی تر وارد عمل بشود. ما باید به مجلس کمک و بر کار مجلس نظارت کنیم که به وظایف خودش عمل کند؛ تا بتوانیم به سلامت از این گردنه پر پیچ و خم اقتصادی عبور کنیم. باید اوضاع را به خوبی رصد کنیم. جنگ رسانهای کماکان برقرار است و تنها منوط به اسفند و فروردین که درگیرکرونا بودیم، نیست.
متاسفانه الان از نظر اقتصادی، اوضاع بسیار خراب است؛ باید مراقب باشیم کاسه صبر مردم لبریز نشود. باید سعی کنیم در جریان مطالبه گری، با قدرت، سرعت، جدیت و دقت وارد شویم تا یک سال و نیم باقی مانده از عمر این دولت نیز بگذرد و امید است که دولت بعدی، دولت بهتری باشد. متاسفانه ما توسط یک مشت لیبرال غربزده به گروگان گرفته شده ایم؛ نه راه پیش داریم ونه راه پس. این اوضاع بسیار ناراحت کننده است.
- پیگیری پرونده کولرهای قاچاق در استان خوزستان
حکم دادگاه در خوصوص همان کولرهای قاچاق توقیف شده این بود که به دست محرومین در مناطق گرمسیر برسد. وزیر دادگستری جلوی اجرای حکم را گرفته است؛ در اینجا هم دولت کار شکنی کرده و نگذاشته که کولرها به دست خانوادههای محرومیکه در گرمای بالای ۵۰ درجه کولر ندارند، برسد!! من در ایام تابستان به منطقه خوزستان رفتهام. گرمای وحشتناکی است. در مناطق محروم، خانههایی وجود دارد که کولر ندارند، خانههایی که حتی حمام، آشپزخانه، سرویس بهداشتی نداشتند و تنها یک چهاردیواری بلوکی با سقفی فلزی هستند. این افراد با یک کولر گازی واقعا اوضاعشان بهتر میشود، در آن مناطق هم کولر آبی به هیچ عنوان جواب نمیدهد و حتما باید کولر گازی باشد و قیمت یک کولر گازی هم اکنون ۱۰ میلیون تومان است.
خدا میداند پشت پرده چه اتفاقی افتاده که وزیر دادگستری مانع اجرای حکم قطعی دادگاه شده است. بزرگواران در این مورد حتما با قوه قضاییه تماس بگیرند. در این مورد، با هر تماسی، یک لبخند بر صورت مبارک حضرت حجت(عج) مینشانند، چون این موارد، اوضاع شیعیان حضرت را بهتر میکند، اوضاع رعایای حضرت را بهتر میکند و حتما باعث خوشنودی امام زمان خواهد شد.
- جهاد در فضای مجازی
با توجه به توصیه جدی حضرت آقا در رابطه با برتری در فضای مجازی، عزیزان به گروه سایبری راه بیداری بپیوندند و در آنجا نیز کمک کنند. بعضی میگویند ما تعدادمان کم است، حالا برویم پست یا کامنت بگذاریم، مگر چقدر کمک میکند؟ چه میزان جلوی هجمه دشمن را میگیرد؟ در این مورد، چند نکته وجود دارد:
- در میدان جنگ که افراد با گلوله همدیگر را میزنند؛ زمانی که دشمن به ما حمله کرده و سلاح و فشنگ ما تمام شده، نمیایستیم تا دشمن ما را بکشد، حتی به سمت دشمن، سنگ پرت می کنیم، خاک میپاشیم و .. در آن موقعیت، هیچ کس آنجا نمیگوید که آخر این کار یعنی چه؟ آنها تفنگ دارند شما دارید با خاک میجنگید؟! میگویید ما که قرار است بمیریم، برای چه مفت بمیریم، شاید یک گشایشی و فرجی هم باشد، که حتما هست.
- با همین مشارکت های اندک در جنگ سایبری ما نسبت به فضای مجازی بسیار آگاه و زبده میشویم، نسبت به فضای عمومی جامعه آگاهی بهتری پیدا میکنیم. یکی از مشکلات جریان انقلابی این است که از بدنه مردم اطلاع ندارند، عموم مردم جامعه اکنون در فضای مجازی آمدهاند و ما وقتی آنجا حضور داریم با ذائقه مردم بیشتر آشنا میشویم، شبهات و نکاتی که ذهن مردم را درگیر کرده است، می شناسیم و درد مردم را بهتر میفهمیم. اکثر مذهبی ها، کلونیهایی(گروه هایی بسته) درست کردهاند و دور هم جمع شده اند، حتی در فضای مجازی همدیگر را لایک و فالو میکنند، قربان صدقه همدیگر میروند و سرشان در کار خودشان است. چطور میخواهند برای انقلاب هم یک کاری انجام دهند یا جهاد کنند؟ در حال حاضر در جنگ نرم هستیم و میدان جهاد، عرصه فضای مجازی است، دشمن مان هم نامرئی است، به قدری نزدیک است که در جیب هر شخص سنگر گرفته و لانه کرده است. در گروه سایبری، با جزییات میدان جنگ بیشتر آشنا می شویم، تحلیلهای ما واقع بینانهتر و در نتیجه فعالیت هایمان مؤثرتر خواهد شد.
- راه اندازی جنگ روانی با استیضاح دولت
در خصوص موضوع سوال نمایندگان از رییس جمهور باید گفت، سوال از رییس جمهور بیشتر باعث دلگرمیامثال ما میشود نه دلگرمی مردم. چون دولت و تیم حامی دولت، بیکار نمینشینند که نمایندهها به طور عادی بخواهند مثلا بحث استیضاح را مطرح کنند و کار پیش برود. در حد سوال از رییس جمهور، این کار باید بشود، خوب هم هست. منتها بحث استیضاح و بالاتر از آن به نظر میرسد-به صلاح نباشد-خصوصا با دولتی که هسته مرکزی آن، اکثرا افراد امنیتی نظام هستند و در این سالها یاد گرفته اند، چگونه جنگ روانی راه بیاندازند و با مسائل روانی جامعه، به مطامع خود برسند. شرایط امروز با شرایط دوره جنگ، دوره سازندگی و دوره اصلاحات که ما مشکلاتی داشتیم و در تنگناهایی بودیم اصلا قابل مقایسه نیست و اوضاع خیلی بدتر می باشد.