گزارش جلسه ۱۰۴ راه بیداری _ ۱۶/بهمن/۹۸
محورهای صحبت آقای علی اکبر جباری دبیر تشکل #راه_بیداری
حکومت از آن خداست
طبق آموزههای صریح قرآن حکومت تنها از آن خدا است یعنی کسی اجازه ندارد به دیگران دستور دهد مگر خداوند و کسانی که خداوند به آنها اجازه داده باشد. از آیه «اَطیعوا الله و اَطیعوا الرسول و اولی الامر منکم» استفاده میشود که تنها خدا و رسول و صاحبان امر اجازه دارند به مردم دستور دهند. صاحبان امر یعنی کسانی که از خدا اجازه امر کردن دارند. این قضیه تنها به اسلام و قرآن مرتبط نمیشود در اروپای قرون وسطی نیز امپراطور اجازه حکومت را از پاپ و کلیسا دریافت میکرد. اما آنچه سبب فساد میشد، این بود که، امپراطور، رئیس کلیسا(پاپ) را تعیین میکرد و رئیس کلیسا هم به امپراطور اجازه حکمرانی می داد و تکرار این مفاسد، منجر به رنسانس شد.
در دوره صفویه، پادشاهان شیعه، در دربار خود منصبی با عنوان شیخ الاسلامی داشتند. شاه برای جنگ یا سایر امور از شیخ الاسلام اجازه می گرفت. از بزرگان شیعه مانند شیخ بهایی ، علامه میرفندرسکی و … در این منصب بودند. مثلاً شیخ بهایی شیخ الاسلام شاه عباس بودند. البته این سیستم هم غلط بود! شیوه صحیح این بود که پادشاه کنارهگیری میکرد و شیخ الاسلام به جای او مینشست. در واقع انقلاب اسلامی ایران با این هدف اتفاق افتاد که حکمرانان باید از سوی خداوند اجازه داشته باشند.
انقلاب اسلامی موجب تدوین دستورات اسلام به عنوان قانون شد.
برای اولین بار بعد از حکومت حضرت امیرالمومنین علیه السلام حکومتی بر سر کار آمد که حاکمان آن از طرف خداوند اجازه حکمرانی داشتند. اگر اجازه حکمرانی نباشد، قضاوت در قوه قضاییه نامشروع می شود. کسی که میخواهد حکم صادر کند باید اجازه قضاوت داشته باشد. مثلاً در دوره طاغوت متدیّنین اگر بر سر مسئله ای به دادگاه شاهنشاهی مراجعه می کردند پس از گرفتن حکم از دستگاه شاهی، به قم رفته از مرجع تقلید خود، اجازه تصرف در مال را کسب میکردند. این امر یکی از زوایای اهمیت انقلاب اسلامی است که طبق دستور خدا و اهل بیت کسی جز فقها اجازه ندارد بر مردم حکمرانی کند. فقیه کسی است که میتواند تشخیص دهد که نظر(حکم) خدا در لحظه لحظه زندگی شخصی و اجتماعی ما چیست؟ این تشخیص نه از روی علم غیب بلکه از روی قرآن، فعل معصوم و قول معصوم است. ۱۴۰۰ سال قبل، قرآن نازل شده و معصومین میزیستهاند. فقیه باید این توانایی را داشته باشد که بر اساس مستندات تشخیص دهد مثلاً نظر خداوند درمورد بانک، بیمه، فضای مجازی و … (پدیده های نوظهور) چیست؟ مسلمان کسی است که لحظه لحظه زندگی او با حجت شرعی همراه باشد و سبک زندگی اسلامی نیز به همین معناست. (مثلا نظر خداوند در مورد اقتصاد در جامعه چیست؟) فقیه هم در تمام امور زندگی فردی و اجتماعی، حکم خدا را از قرآن، افعال و اقوال معصومین، استخراج میکند. چنین آدمی باید در راس حکومت قرار گیرد. تنها کشوری در دنیا که تمامی قوانینش منطبق بر قرآن و فقه شیعه میباشد، ایران است. (حال اگر این قوانین اجرا نمیشود یک حرف دیگری است.) قوانین بانکداری ما همه بر مبنای قوانین اسلامی است؛ حال اینکه کارمند یا رئیس بانک به خاطر تنبلی یا حفظ منافع شخصی بخشی از قوانین را انجام نمی دهند موضوع مجزایی است. این قوانین باید باشند و باید ملموس و مطابق نیازهای زندگی ما مدوَّن شود. این اتفاق(در جمهوری اسلامی) افتاده است. شورای نگهبان نیز نگهبان این است که قوانین ما از شریعت اسلام تخطی نکنند.
حکومت اسلامی ، ضامن اجرای قوانین اسلام است.
پس از انقلاب برای اولین بار کسانی از طرف خداوند اجازه حکومت پیدا کردند. مثلاً رئیس جمهور مستقیم با رأی مردم انتخاب میشود اما تا رهبر انقلاب، حکم او را تنفیذ نکند او نمیتواند به کسی دستور دهد(مثلاً وزیر مشاور استاندار و … انتخاب کند). همچنین رهبر رئیس قوه قضاییه را انتخاب می کند و به او اجازه میدهد تا به عدهای(قاضیان) اجازه قضاوت دهند. در حکومت اسلامی است که قاضی اجازه پیدا می کند بر اموال و جان مردم، حکم صادر کند. این اتفاق خیلی مهم است.
ایستادن تا پایِ جان، پای پرچم امر به معروف و نهی از منکر، وظیفه ای همگانی
حضرت امام خمینی(ره) بزرگترین امر به معروف و نهی از منکر را انجام دادند. تشکیل حکومت اسلامی بزرگترین امر به معروف و نفی طاغوت بزرگترین نهی از منکر میباشد. همه ما وظیفه داریم تا پای جان، پای این پرچم بایستیم و هیچ وظیفه ای بالاتر از این نیست. هر کار خوبی که بخواهد ما را از این امر دور کند، به درد نمیخورد. تاریخ اسلام پر از عبرت برای ماست. در جنگ صفین قرآن بالای نیزه، سپاه حضرت علی (ع) را شکست داد. ابن زیاد نیز در سپاه کوفه در مقابل حضرت حسین (ع) نماز می خواند. نماز و روزه و هیئت، همه زیر عَلم امر به معروف و نهی از منکر تعریف می شود. ما اگر بخواهیم بر اساس تکلیف عمل کنیم باید هوای نفس را کنار بگذاریم و به سختیِ تکلیف، تن دهیم. سختی، انجام نماز و روزه و … نیست(وهابیون بسیار سخت گیرانه تر از ما، امر نماز و روزه و تلاوت قرآن را انجام میدهند.) بلکه پای پرچم حق، ایستادن است. در روایات آمده است که در دوره آخرالزمان نگه داشتن دین در دست مثل نگه داشتن یک تکه زغال سرخ است. اینکه ما در دینداری احساس سختی نمیکنیم یعنی به تکلیفمان عمل نکردهایم. تکلیف یعنی تلخی و سختی. برخی افرادِ (به اصطلاح) زرنگ هستند که قوانین و موانع انجام تکلیف را دور می زنند. هم دینداری میکنند و هم زندگی میکنند و مراقبند که دینداری برایشان دردسر نشود. سخت ترین مسیر در انجام تکلیف، مسیر امر به معروف و نهی از منکر است. یک کار سخت که مدام باید فکر کنیم چه کار کنیم و چگونه عمل کنیم(موقعیت سنجی دائمی). مثل کوه یخی که ۲ متر آن بیرون از آب و ۱۰۰ متر آن زیر آب است. (زحمتِ کار، مانندِ کشیدن آن یخ زیر آب است.) این وسط یک عده زرنگ هستند بدون در نظر گرفتن کار درست یا موثر یا دارای اولویت، دست به کار می شوند و مشغول امور دیگری چون کار برای شهدا و … می شوند که وجدانشان هم ساکت کنند.
امیرالمومنین علیه السلام در نهج البلاغه در توصیف برادر الهی خود فرمودهاند من در گذشته یک برادر الهی داشتم… او در بین دو کار که مخیر میشد امری را انتخاب میکرد که سختتر و مخالف دوست داشتنی ها و هوای نفسش بود. یعنی میدید کدام کار را دوست ندارد آن را برمیگُزید.
بعضی میگویند ما نه این طرفی(حق) هستیم نه آن طرفی (باطل). جبهه حق داریم و جبهه باطل؛ چیزی به اسم اعتدال(میانه روی) بین حق و باطل وجود ندارد. اگر بین جبهه حق و باطل مسیر وسط را انتخاب کنیم به آن اعتدال نمی گویند ، التقاط میگویند. کسی که گرفتار التقاط است به مراتب در خطر تر از کسی است که در جبهه باطل است؛ چون فکر میکند که مشغول عمل به تکلیف است، لذا به سختی اهل نجات خواهد بود. اعتدال جایی شایسته است که در مسیر حق، میانه رو باشیم تا به موانع و حواشی مسیر برخورد نکنیم، نه این که وسط جبهه باطل و حق را میانگین بگیریم. چنین افرادی هم خدا را میخواهند هم خرما را!!
راهپیمایی۲۲ بهمن؛ تفریح خانوادگی یا نقطه عطف مبارزه؟
به تعبیر حضرت آقا ما در میدان جنگ هستیم و در شرایط جنگ احزاب؛ هم از داخل و هم از بیرون محاصره هستیم. ۲۲ بهمن وقت گُل زدنِ ما میباشد. باید حلقه مبارزه را بازتر کنیم. شعار دادن و رسانهای کردن آن مهم است. شعارهای گروه راه بیداری را پارسال هم خبرگزاری فارس و مشرق زده بودند هم بی بی سی. یعنی مورد توجه همه طرف ها قرار گرفته بود. انقلاب اسلامی با همین شعارها پیروز شد و با همین شعارها پابرجا میماند. میگویند «شعار ندهید و عمل کنید»، این کار ما را به انفعال میاندازد. ۹۹٪ کار انبیاء شعار بود و تنها توانستند ۱٪ رو عملی کنند، تلاش می کردند برای عملی شدن شعارها، اما نمیشد.
یک مسلمان منصفِ صدیق، تلاش میکند به شعاری که میدهد، عمل کند. شعار دادن بسیار مهم است تا حرف زنده بماند و به فراموشی سپرده نشود و کم کم جای معروف و منکر عوض نشود. ما که نمیتوانیم برویم در یمن و … بجنگیم یا مشکل اقتصادی جامعه را به طور جدی حل کنیم؛ اما گاهی شعار می تواند کار ما را بسیار جلو ببرد. البته باید مواظب باشیم تا شعار ناپخته ندهیم یا شعار ناپخته دشمن را منتشر نکنیم.
شرکت در راهپیمایی ۲۲ بهمن یک تفریح خانوادگی نیست.روز اصلی عملیات و مبارزه است. البته ما به مردم عادی میگوییم با خانواده بیایند اما برای ما و اعضای گروه نه. برخی سطح خود را بالا میبینند و کارهای کوچک (مثل حمل پلاکارد) را در نظر نمیگیرند حتی میگویند ما باید اقتصاد مملکت را فلان کنیم یا خانواده خود را با انقلاب آشنا کنیم؛ اما تا سال آینده کاری انجام نمیدهند. شما در ۳۶۴ روز دیگر سال، خانواده خود را با انقلاب آشنا کنید. ما وسط میدان جنگ هستیم و به قول حضرت آقا 《هر کسی باید در هر نقطه ای که هست خود را محور عالم بداند. باید فرض کند تنگه احد را به او سپرده اند.》 باید به قضایا اینگونه نگاه کنیم.
شعارهای گروه راه بیداری در راهپیمایی ۲۲ بهمن
برای طراحی شعارها یک گروه هفت هشت نفره بیش از ۲۰ ساعت زمان گذاشته اند و شعارها را طراحی کردهاند. در طراحی شعارها، سعی شده از نظر محتوا و پیوست ها متناسب باشد؛ برخلاف آرمانهای انقلاب نباشد؛ دقیق، موثر و کوتاه باشد و به جایی بر نخورد.
چهار محور اصلی شعارها:
محور اول
#باید_قوی_شویم که ناظر به سخنان حضرت آقاست که دارای زیر مجموعههایی است که به صورت هشتگ طراحی شده است. سعی کنید در فضای مجازی این شعارها را منتشر و داغ کنید.
#انتقام_سخت در ۳ محور از ۴ محور به عنوان زیر مجموعه آمده است. انتقام سخت یک مفهوم بسیار گسترده است. راه نجات ما #قوی_شدن و نترسیدن از دشمن است. یکی از راههای انتقام سخت ما «قوی شدن» است. اگر قدرتمند باشیم دشمنان قسم خوردهٔ ما از ما به بزرگی یاد میکنند. #مکتب_حاج_قاسم و #وحدت یکی از راههای قوی شدن است. اگر ما به وحدت امت اسلام توجه کنیم، در داخل و خارج کشور به وحدت می رسیم. #نگاه_به_داخل در همه عرصه ها (سیاسی نظامی اقتصادی و …) باید باشد. همه این موارد از راههای قوی شدن است. #داشتن_روحیه_انقلابی_و_جهادی نیز از راههای قوی شدن است. برخی روحیه انقلابی دارند اما حال کار کردن ندارند و
میخواهند همه چیزشان مثل تفریح و مهمانی و غیره سر جای خودش باشد. برخی نیز روحیه جهادی دارند و مدام در حال کمک به خیریه ها و اردوهای جهادی و … هستند اما روحیه انقلابی ندارند و در مسائل کلان اجتماعی نیستند. باید هم روحیه جهادی وجود داشته باشد و هم روحیه انقلابی. اشکال بزرگی که بسیار لطمه میزند، عدم وجود روحیه جهادی در انقلابیون خصوصا در رأس مسئولین (بجز رهبری) است. نشانه آن هم آدرس منزل مسئولین انقلاب است که در تهران پایینتر از اتوبان شهید همت نیست یا مثلاً دختر یا نوه آنها در آمریکا است و نمی توانند آنها را جمع کنند و از طرف دیگر انقلابی نیز هستند و همه چیز را با هم میخواهند.
دومین محور شعارهای ما #امر_به_معروف_و_نهی_از_منکر_مسئولین است و تاکید شده است که این امر حق مردم است و جا انداختن این امر میان مردم، بسیار مهم است. ما مسئولین جامعه خود را قبول داریم. ممکن است ایراداتی داشته باشند که این ایرادات با امر به معروف حل میشود. مهمترین هشتک ما #شفافیت_و_عدالت است. یکی از مهمترین شعارهای انبیا شعار بر پایی عدالت و قسط بوده است. این شعار همچنین اصلیترین شعار جمهوری اسلامی ایران نیز می باشد. عدالت وقتی برپا میشود که شفافیت باشد. متاسفانه برخی از انقلابیون ما به خاطر نبود شفافیت در مسیر عدالت، دست به بزرگترین تبعیضها زدهاند و دچار فساد شدهاند. لیست جبهه پیروان خط امام و رهبری در مجلس ششم را به خاطر دارید که در مقابل آن لیست دوم خردادیها و اصلاحطلبان بود. انسان های بزرگ و انقلابی که ما بسیاری از این افراد را به علت نبود شفافیت،از دست دادیم (به جبهه مقابل پیوستند) این مسئله بسیار عبرتآموز است. شفافیت باید همه جا باشد؛ در شورای نگهبان، در بیت رهبری و … . اگر شفافیت نباشد، ناگهان میبینیم اطرافیان حضرت آقا کمکم حذف میشوند.
سومین محور شعارها #به_کاندیدای_پیشنهادی_دشمن_رای_نمیدهیم. #به_کاندیدای_پاک_دست_و_پاسخگو_رای_میدهیم. این مطلب نیز در مسیر شفافیت است. الان در مسیر مطالبات ما ، برخی از همین نمایندههای پاکدست و خوب ما را اذیت کردند و هیچ دسترسی به این افراد نبوده است. نماینده باید پاسخگو باشد و این پاسخگویی بسیار مهم است. مطالبه ما این است که نمایندگانی که به علت فساد مالی رد صلاحیت شده اند باید محاکمه شوند و اطلاعرسانی شود. از طرفی از نمایندگان رد صلاحیت شده میخواهیم که علت رد صلاحیت شان را اعلام کنند. به طور کلی عبارت «عدم التزام به اسلام» در بیان علت رد صلاحیت بیان شده است، در صورتیکه شورای نگهبان علت رد صلاحیتها را باید جزیی تر اعلام کند(یکی از مطالبه های اصلی ما از شورای نگهبان همین است).اگر منع قانونی در این زمینه وجود دارد، باید آن را برطرف کند؛ حال یا با تصویب قانون در مجلس یا با اجازه از رهبری یا … . رئیس سابق قوه قضاییه در مورد رسیدگی به پروندههای مفاسد اقتصادی در مواردی که دستشان به لحاظ قانون بسته بود با اجازه از رهبری کار را پیش بردند و اکنون رئیس جدید قوه قضاییه با فوریت و جدیت بیشتر کارها را پیش میبرند. شورای نگهبان در این زمینه نباید منفعلانه برخورد کند. ما از شورای نگهبان حمایت میکنیم و اجازه دخالت به دشمنان را نمیدهیم. مشکلات جبهه انقلابیون را خودمان باید گوشزد کنیم تا حل شود. ما مشکلات شورای نگهبان را به آنها میگوییم اما ده تا مشت هم بر دهان دشمن می زنیم اگر بخواهد در مورد این مشکلات سخنی بگوید یا دخالتی کند.
اکنون با افکار ۲۰ سال قبل نمیشود جریان انقلاب را به پیش برد. تندترین نقدها را از افراد انقلابی ما باید داشته باشیم نه دشمن. البته یک نقد به نهادهای انقلابی میکنیم و سه تا مشت هم بر دهان دشمن می زنیم. اگر پرچم نقد شورای نگهبان را در دست نگیریم دشمن این کار را خواهد کرد. یکی از خطاهای جریان انقلابی در نقدهای خود، زدن نیروهای خودی در نقدها است. در جریان آقای کوشکی و خانم ابوطالبی اگر میخواهیم نقدی هم به این بزرگواران داشته باشیم، باید ۱۰ تا توی دهن دشمن بزنیم. در جریان آقای نجفی یک نفر از اصلاح طلبان در دفاع از ایشان کوتاه نیامد. با اینکه ایشان به طور واضح با اسلحه به همسر خود شلیک کرده و ایشان را به قتل رسانده بود، همچنان میگویند باید زوایای مختلف آن مشخص شود.
برای ورود به کانال راه بیداری:
در پیامرسان بله اینجا کلیک کنید