جلسه ۳۴ ام راه بیداری_ ۶ تیر ۱۳۹۷
آیا با «کار فردی» می توان نتایج بزرگ گرفت و تغییرات اساسی ایجاد کرد؟/ موج سواری به چه معناست؟/ جریان سازی یکی از عوامل رسیدن به هدف است/جریان سازی و موج سواری جبهه باطل در طول تاریخ و امروزه چگونه بوده است؟/ چرا بدیهیات را عده ای نمی پذیرند؟/ آفت های شورِ بدونِ «شعور»/ چرا انقلاب و آرمانهای آن امروزه میان نسل جوان انقدر غریب هستند؟/ دینداری یا دین مداری؟/بزرگترین وظیفه دین مداران در عصر حاضر چیست؟؟؟
مباحث مطرح شده :
۱- نکته ای درخصوص «هدف گروه» که طی جلسات گذشته مفصل به آن پرداخته شده.
۲- جریان سازی و موج سواری جبهه باطل
۳- علت عدم پذیرش بدیهیات توسط عموم
۱- هدف گروه :
کار گروهی و « تشکیلاتی» در زمینه امربه معروف و نهی از منکر است ، و لذا در این گروه کارِ فردی( توقع داشتن از یک فرد برای رسیدگی به تمام امور) نه تنها توقع به جایی نیست بلکه موثر ونتیجه بخش هم نخواهد بود.
نکته : برای پرداختن به منکراتی در سطح گسترده یا منکرات مسئولین باید مطالبه توسط عده بیشتری باشد تاموثر واقع شود.
بطور مثال وقتی ۱۰ تا شرکت واردکننده تلفن همراه، دلار را به قیمت ۴۲۰۰ تومان از بیت المال دریافت میکنند و بعد که تلفن های همراه را وارد میکنند با قیمت دلار ۸۰۰۰ تومان میفروشند، و مبلغی حدود ۷۲۰ میلیارد تومان به جیب میزنند، چه کسی باید پاسخگو باشد؟
چرا هم باید از حق بیت المال استفاده کنند هم با قیمت دو برابر به مردم خدمات دهند؟؟( هر تلفن همراه را به قیمت دو برابر بفروشند)
لذا برای رسیدگی به چنین منکراتی نیاز به «جمعیت»بیشتر احساس میشود.
۲- جریان سازی و موج سواری جبهه باطل :
جبهه باطل در طول تاریخ با جریان سازی توانسته اند بر افکار و اذهان عمومی مسلط شوند و مقاصد خود را هرچند ناحق ، در جوامع پیاده کنند.
موج سواری بدین معناست که عده ای اقلیت با در دست داشتن «جریان» ، از مطالبه مردم سوء استفاده کرده و آن مطالبه را در جهت رسیدن به مقاصد باطل خودشان، بکار میگیرند ؛ مثلا نارضایتی مردم از گرانی و بیکاری را ، به «نارضایتی از نظام » وصل می کنند تا به مقصدشان که تغییر نظام است ، برسند و …
و برای کمک به « موج سواریشان» از « جریان سازی» نیز کمک میگیرند. بطور مثال: جریانی از سلبریتی ها را در اینستاگرام راه می اندازند تا با محبوبیتشان، آنها را در رسیدن به مقصدشان یاری کنند و …
( ماجرای ثقیفه که بعد از رحلت پیامبر (ص) برای انتخاب خلیفه بر علیه امامت امیرالمومنین علی(ع) به راه انداختند هم گواه تاریخی جریان سازی و موج سواری است.)
۳-علت عدم پذیرش بدیهیات توسط عموم :
– عده ای هستند که لجبازند و یا همانند قوم بنی اسراییل هرچه شود بهانه میگیرند که چرا آنطور دیگر نشد؟!
– اما غیر از این دسته ، چرا حقیقتا عده ای درک نمیکنند دشمن کیست؟ چرا نمیپذیرند که با خرید کالای داخلی میتوان با بیکاری مقابله کرد؟
در طول تاریخ و در زمان پیامبر(ص) و ائمه علیهم السلام هم مردم همینگونه بودند، با وجود بیعت با حضرت علی در روز غدیر و شنیدن سخنان پیامبر که علی را بعنوان وصی و جانشین بعد از خود معرفی کرد، ثقیفه را به پا کردند؟
چرا بعد از آنهمه زحمات پیامبر، بعد از رحلتشان، علی را تنها گذاشتند؟؟؟
از امام باقر(علیه السلام) نقل شده که فرمود: «کان الناس أهل ردّه بعد النبی إلا ثلاثه»_ روضه کافی_ ص ۲۴۶
«مردم پس از پیامبر به جز سه نفر همگی مرتد شدند. عرض کردم: آن سه نفر کیانند؟ حضرت فرمود: مقداد بن اسود، ابوذر غفاری و سلمان فارسی…» و در برخی روایات به جز ۵-۷ نفر آمده است.
در دوره معاویه طی گذشت کمتر از ۴۰ سال بهترین رقاصه ها و مطرب ها را از مدینه به شام و کاخ خضرا معاویه می بردند؟ شهری که پیامبر در آن حکومت اسلامی تشکیل داده بودند،شهری که امام حسن و امام حسین علیهم السلام در آن زندگی میکردند!!
چرا امروزه افرادی که انقلاب، امام خمینی(ره) را درک کردند و در جبهه برای جهاد حضور داشتند امروزه از اعتقادشان برگشته اند یا آنور آب در حال خدمت به دشمنانی هستند که یک روز به دشمنی آنها ایمان داشتند!!
علت برگشت از اعتقادات ( امروزه و در طول تاریخ) «نهادینه نشدن دین ،انقلاب و ارزشهای انقلاب در اعماق وجود افراد» است.
«نهادینه کردن دین در وجود انسانها» وظیفه امام معصوم علیه السلام است که اجازه این کار را به ایشان ندادند.
۲ سال بعد از انقلاب هم جنگ در کشورمان آغاز شد، مسئولین کشور درگیر جنگ شدند و از تلاشی که باید برای «نهادینه کردن انقلاب و ارزشها و آرمانهای آن» در وجود مردم میکردند، غافل شدند، « «شور جهاد»، مسئولان را از پرداختن به این مهم ( نهادینه کردن دین و انقلاب و ارزشهای انقلاب در جان مردم) باز داشت.
لذا سبک زندگی و عادات ، بسیار اهمیت دارند،زیرا طبق روایت منصوب به حضرت علی (ع)، این عادات هستند که شخصیت افراد را می سازند وعاقبتشان را رقم میزنند.
در چنین فضایی عجیب نیست که روحانیون جامعه، لباس پیغمبر (ص) بر جسمشان و غربزدگی در وجودشان باشد.
هرچه موسوم به غرب است آنرا بهترین بدانند و خودباخته و دلباخته غرب باشند. و آینده کشور را در دستان غرب جستجو میکنند.
حال آنکه مؤمن حقیقی وقتی میگوید « الله اکبر» و « لا اله الا الله»، ایمان دارد که قدرتی جز قدرت الهی وجود ندارد .
البته این را از خاطر نباید برد که همواره درصد کمی بودند که توانسته اند کارهای بزرگ کنند و اثرگذار باشند، زیرا در عرصه ای که اکثر مردم پا به میدان گذاشتند، در میدان بودن کار دشواری نیست.
و بزرگترین امور در عصر حاضر «قدم برداشتن برای تعجیل در ظهور» است.