الف ـ فضیلت امر به معروف و نهی از منکر
امر به معروف و نهی از منکر از منظر علی علیهالسلام، با فضیلتترین اعمال بندگان خداوند، غایت دین، قوام شریعت، خلق الهی و بالاتر از جهاد در راه خدا معرفی شده است. سخنان بسیار نغز و گهرباری از آن حضرت در این خصوص به ثبت رسیده است که در ادامه و نیز در بخشهای دیگر این مقاله به تناسب بیان خواهد شد. در اینجا چند روایت که به تنهایی بیانگر ارزش و برتری این دو فرضیه نسبت به سایر واجبات است، ارائه میگردد.
۱) «الامر بالمعروف افضل اعمال الخلق:[۱] امر به معروف با فضیلتترین اعمال خلق خداست». این گفتار که اطلاق نیز دارد، امر به معروف را نسبت به همه اعمال و کردار بندگان خدا، برتر و با فضیلتتر معرفی نموده است و به تنهایی ارزش والای این فرضیه را اثبات مینماید. در جای دیگر، حضرت امر به معروف و نهی از منکر را غایت و هدف نهایی دین دانسته است:
۲) «غایهالدین الامر بالمعروف و النهی عن المنکر و اقامه الحدود:[۲] غایت دین، امر به معروف و نهی از منکر و اقامه حدود است». در اینجا سه عنصر «امر به معروف»، «نهی از منکر» و «اقامهی حدود» که همگی در یک راستا و هدف میباشند، غایت و منتهای هر دینی از جمله دین مبین اسلام دانسته شده است. این حدیث نیز به خوبی نشانگر اهمیت و ارزش امر به معروف و نهی از منکر است. قریب به همین معنا را امیرمؤمنان با تعبیری دیگر چنین بیان داشتهاند:
۳) «قوام الشریعه الامر بالمعروف و النهی عن المنکر و اقامه الحدود:[۳] برپایی شریعت به وسیله امر به معروف و نهی از منکر و اقامه حدود ممکن است». سه عنصر ذکر شده، از طرفی «غایت دین» و از یک طرف «قوام شریعت» محسوب میشوند. در خصوص ارتباط این سه فرضیه با همدیگر در گفتار مولای متقیان، موارد دیگری بیان شده است که در بخشی جداگانه(امر به معروف و نهی از منکر و اقامهی حدود) درباره آن بیشتر توضیح داده خواهد شد. علی علیهالسلام، در کلامی دیگر امر به معروف و نهی از منکر را دو «خلق» و صفت خداوند میداند.
۴) «ان الامر بالمعروف و النهی عن المنکذر لخفقان من خلقالله سبحانه:[۴] همانا امر به معروف و نهی از منکر دو خلق از اخلاق خداوند سبحان میباشند». در این حدیث خداوند متعال نیز «امر به معروف» و «ناهی از منکر» دانسته میشود که خود نشانگر کمال فضیلت و ارزش برای این دو فرضیه میباشد. همین فضیلت برای آمران به معروف و ناهیان از منکر کافی است تا مقتدای خود را در این راه مقدس، خداوند تبارک و تعالی بدانند و متوجه باشند که در چه مسیر مقدس و مهمی قدم برمیدارند.
۵) «و ما اعمال البر کلها و الجهاد فی سبیلالله عند الامر بالمعروف و النهی عن المنکر الا کنفثه فی بحر لجی:[۵] تمام کارهای نیک و حتی جهاد در راه خدا، در مقابل امر به معروف و نهی از منکر چیزی نیست مگر به اندازه رطوبتی که از بخار دهان خارج میشود در برابر دریایی مواج و پهناور» «ثفئه» مقدار آب کمی است که از دهان خارج میشود و از «تف» کمتر است. همچنین به معنی لعاب دهان و نیز رطوبت کمی که در بخار دهان وجود دارد آمده است.[۶] «لج» آب زیاد و موج دریا است و «بحر لجی» به معنی دریایی پر موج و پهناور است.[۷] بنابراین، از دید آن حضرت ارزش و فضیلت امر به معروف و نهی از منکر نه تنها از هر عمل و فریضه دینی دیگر بالاتر و برتر میباشد، بلکه بر اساس سخنان ایشان چنانچه همه اعمال دیگر را در یک کفه ترازو قرار دهند و امر به معروف و نهی از منکر را در کفهی مربوط به امر به معروف و نهی از منکر سنگینتر خواهد بود. بالاتر از آن اینکه، در این مقایسه و موازنه، ارزش و مقدار همه اعمال نیک در مقابل یکی از آنها که امر به معروف و نهی از منکر است، بطور خارقالعادهای سبکتر و پایینتر است؛ چراکه نسبت میان آنها، مانند نسبت قطرهی آب است در مقابل دریا.
ب ـ آثار، برکات و پاداش امر به معروف و نهی از منکر:
علاوه بر فضایل ذکر شده در مبحث قبل، مولای متقیان برای امر به معروف و نهی از منکر آثار و پیامدهای مبارکی را ذکر مینماید که اینها هم همانند احادیث قبلی ضمن اینکه بیانگر اهمیت فراوان این دو فرضیه مقدس میباشند، از زاویهای دیگر به این دو فرضیه میپردازند.
۱) و أمر بالمعروف تکن من أهله:[۸] امر به معروف کن تا از اهل معروف باشی». برابر این روایت، که حضرت آن را خطاب به فرزند گرامیاش امام حسن مجتبی علیهالسلام نوشتهاند، از جمله آثار مثبت امر به معروف آن است که شخص «آمر»، در زمرهی افراد نیکوکار جامعه قرار میگیرد؛ به عبارت دیگر، اولین فایدهی امر به معروف، به خود امرکننده میرسد؛ چراکه طبعاً انسان خردمندی که به اصلاح دیگران همت میگمارد و آنان را به کارهای نیک فرا میخواند، در وهلهی اول خودش از آن متأثر میشود و آن را به کار میبندد. در نتیجه امر به معروف، خودش را هم تعلیم و آموزش میدهد و از خطاها و اشتباهات احتمالی خودش نیز جلوگیری مینماید. البته اگر چنین نباشد و از پند و اندرزهایی که به دیگران میدهد، خودش استفاده ننماید و به آنها بیتوجه باشد، سخت مورد سرزنش امیرالمؤمنین است. شرح این نکته را در مباحث آینده بالاخص در مبحث عامل بودن و ناهی باز خواهیم گفت.
۲) «من أمر بالمعروف شد ظهور امیرالمؤمنین.[۹] کسی که امر به معروف نماید، به مؤمنان پشتگرمی دهد». یکی از آثار مترتب بر امر به معروف، محکم نمودن دل مؤمنان و ایجاد پشتوانه برای آنان است تا کسی جرأت تعرض به حدود خداوند و زیر پا گذاشتن فرمانهای الهی را به خود ندهد و نتواند در بین مؤمنان فساد و تباهی ایجاد نماید.
۳) «من نهی عنالمنکر ارغم انوف الفاسقین(او الکافرین و المنافقین):[۱۰] کسی که نهی از منکر کند بینی فاسقان(یا کافران و یا منافقان) را به خاک مالیده است». در عبارت اصول کافی که اندکی با نهجالبلاغه و غررالحکم تفاوت دارد، آمده است:
۴) «و من نهی عن المنکر ارغم أنف المنافق و أمن کیده:[۱۱] کسی که نهی از منکر کند، بینی منافق را به خاک میمالد و از کید و نیرنگش در امان است». این دو عبارت نیز یکی دیگر از برکات فریضه امر به معروف و نهی از منکر بالاخص دومی را نشان میدهند و بر اساس آن، دشمنان(اعم از منافق، کافر و یا فاسق) ناکام مانده و انسان ناهی از منکر، از مکر و حیلهی منافقان در امان خواهد بود.
۵) ممن کن فیه ثلاث سلمت له الدنیا و الاخره: یأمر بالمعروف و یأتمر به و نهی عن المنکر و ینتهی عنه و یحافظ علی حدودالله جل و علا:[۱۲] هرکس که سه خصلت در او باشد، از شر دنیا و آخرت در امان است: امر به معروف کند و خودش نیز بدان عامل باشد، نهی از منکر کند و خودش نیز تارک آن باشد و حدود خداوند جل و علا را محافظت نماید». قسمتی از مفاهیم این حدیث شریف که به اقامه و حفظ حدود و نیز عامل بودن آمر و ناهی برمیگردد در هنگام بحث از عنوانهای یاد شده مجدداً مورد بحث قرار خواهد گرفت. آنچه در اینجا مدنظر ماست، یک بخش از این روایت است که همانا امر به معروف و نهی از منکر میباشد و براساس این حدیث، از جمله آثار و پاداشی که به آمر و ناهی میرسد، سلامت دنیا و آخرت است.
۶) «إن الامر بالمعروف و النهی عن المنکر … یضاعفان الثواب و یعظمان الاجرو.[۱۳] همانا امر به معروف و نهی از منکر ثواب را مضاعف و اجر و پاداش را فراوان میکنند.» این گفتار نیز مبین اجر و ثوابی است که به آمر و ناهی داده خواهد شد و پاسخ رد به کسانی است که میپندارند امر به معروف و نهی از منکر موجب خطر جانی و یا ضرر مالی میشود. متن کامل این روایت که دربر گیرندهی نکات مهم دیگری نیز هست، به همراه روایتهای مشابه دیگر در مبحث «علت ترک امر به معروف و نهی از منکر» و نیز مبحث «امر و نهی نمودن حکام و خواص» خواهد آمد. از جمله آثار و فواید دیگری که در کلام امیر مؤمنان برای امر به معروف و نهی از منکر آورده شده است این است که: امر به معروف و نهی از منکر موجب قوام شریعت میگردد. متن این روایت را در حدیث شماره سه آوردیم. با بررسی اقوال مطرح شده، این آثار و نتایج به سبب اجرای امر به معروف و نهی از منکر حاصل میگردد.
۱) امر به معروف در زمرهی «اهل معروف» قرار میگیرد؛
۲) امر به معروف به مؤمنان پشتگرمی میدهد؛
۳) ناهی از منکربینی منافقان، کفار و فاسقان را به خاک میمالد؛
۴) ناهی از منکر از کید و مکر منافقان در امان میماند؛
۵) امر به معروف و عامل به آن، ناهی از منکر و تارک آن، حافظ و نگهدارنده. حدود الهی، هر سه از سلامت دنیا و آخرت برخوردار میگردند؛
۶) امر به معروف و نهی از منکر ثواب را مضاعف و اجر را فراوان میکند؛
۷) امر به معروف و نهی از منکر موجب قوام شریعت میگردد. آثار دیگری نیز در لابهلای کلمات گهربار مولای مؤمنان برایب این دو فریضه بیان گردیده است که در مباحث آتی به آنها نیز اشاراتی خواهد شد.
ج ـ امر به معروف و نهی از منکر معیار سنجش دیگر اعمال:
گاهی در بیانات حضرت علی علیهالسلام، به عبارتهایی برمیخوریم که در آنها حضرت در مقام بیان اهمیت و ارزش امری است و برای اثبات ارزش آن امر، از معیار امر به معروف و نهی از منکر استفاده نمودهاند.
۱) «اعرفوا… و اولی الامر بالامر بالمعروف و العدل و الاحسان:[۱۴] اولی الامر را با امر به معروف و عدل و احسان بشناسید.» این روایت که در آن امیرالمؤمنین، علیهالسلام، برای شناخت اموری، معیارهایی ارائه فرموده است(خدا را با خدا، رسول را با رسالت و اولیالامر را با …)، نشان میدهد که امر به معروف آنچنان اهمیت و قدر و منزلت دارد که برای شناخت اولی الامر باید به عنوان ملاک و معیار از آن استفاده نمود.
۲) «العقل منزه عن المنکر امر بالمعروف:[۱۵] عقل، بازدارنده از منکر و امر به معروف است». عقل، این ودیعه الهی نزد انسانها که ملاک و ابزار اصلی راهیابی و وصول انسانها به هدایت و شناخت است، با معیار امر به معروف و نهی از منکر سنجیده میشود و چنانچه کسی این دو خصوصیت را نداشته باشد، باید حکم کرد که فاقد عقل است و یا اینکه عقلش معیوب است. چه ارزش و مقامی بالاتر از اینکه به امر به معروف و نهی از منکر معیار سنجش عقل سالم از عقل ناسالم میباشد.
در جای دیگر امام، «دین» و «شمشیر» را که اولی برای هدایت و رأفت نسبت به آدمیان و دومی برای قهر و عذاب طاغیان نهاده شدهاند، از آن جهت ارزشمند و معتبر میشمارد که اینان امر به معروف و ناهی از منکرند.
۳) «السیف فاتق والدین راتق؛ فالدین یأمر بالمعروف و السیف ینهی عن المنکر. قال الله تعالی: لکم فی القصاص حیاه:[۱۶] شمشیر بازکننده گرهها و دین، ساماندهنده امور است؛ پس دین، امر به معروف میکند و شمشیر، نهی از منکر مینماید. خداوند متعال فرموده است: قصاص حیات شماست.»[۱۷] «رتق» و «فتق» در لغت ضد هم هستند. اولی به معنای بسته و ضمیمه هم بودن و دومی به معنای جدایی و باز بودن. راتق به معنی عاقد(گره زن) و فاتق به معنای حال(بازکننده گره) است.[۱۸] شمشیر با قهرش معضلات و گرهها را که با وسایل دیگر امکان باز نمودن آنها نیست، باز میکند و دین با مهرش نابسامانیها و گرههای باز شدهای را که به هم نمیپیوندند، به هم میرساند و اوضاع را سامان میدهد. امر به معروف و نهی از منکر هم به این شیوه، رتق و فتق امور جامعه اسلامی را به عهده میگیرند و در صورت تعطیلی این دو فریضه است که مشکلات حل نمیشود و نابسامانیها سامان نمیگیرد.
د ـ مسابقه در زمینهی امر به معروف و نهی از منکر:
در باب اهمیت دو فریضهی امر به معروف و نهی از منکر دو روایت دیگر را از آن حضرت به عنوان خاتمهی این بحث میآوریم. البته همانطور که ذکر شد، در مباحث آتی نیز که آنها را به موضوعات مختلفی اختصاص دادهایم، اهمیت و ارزش امر به معروف و نهی از منکر به خوبی مستفاد میگردد.
۱) «اذا رأیتم الخیر فسارعتم الیه و اذا رأیتم الشر فتباعدتم عنه و کنتم بالطاعات عاملیان و فیالمکارم متنافسین، کنتم محسنین فائزین:[۱۹] هرگاه خیر را دیدید و به طرف آن شتاب نمودید، و هرگاه که شر را دیدید و از آن دوری جستید و در آن حامل عامل به طاعات بودید و در راه مکارم مسابقه دادید، در این هنگام است که شما نیکوکار و رستگارید». عمل به خیر و دوری از شر از مراتب امر به معروف و نهی از منکر محسوب میگردند که در ادامه با تفصیل بیشتر دربارهی آن بحث خواهد شد. مسابقه در این راه از همگوی سبقت را ربودن، موجب رستگاری میشود. انسان را در شمار نیکوکاران قرار میدهد.
۲) «ان کنتم لا محاله متسابقین، فتسابقوا الی اقامه حدود الله و الامر بالمعروف:[۲۰] اگر ناچار به مسابقه هستید، در زمینهی اقامهی حدود الهی و امر به معروف با هم مسابقه بدهید». امیرالمؤمنین در این دو گفتار از مؤمنان و مسلمانان میخواهد در خصوص اجرای حدود الهی و پرهیز از منکرات و نیز امر به معروف و شتاب به سوی انجام کارهای نیک، از همدیگر سبقت گرفته و با هم مسابقه بدهند. طبع انسانها به گونهای است که همواره در زمینههای مختلف با همدیگر در حال مسابقه هستند. لذا بهتر است موضوع مسابقه را از امور کماهمیت و بیاهمیت تغییر داده و در موضوعات و زمینههای حائز اهمیت از جمله امر به معروف و نهی از منکر که مهمترین عبادات محسوب میگردند، به رقابت بپردازند.